حکومت و مشروعیت در قرائت شهید مطهری

محمدصادق مزینانی

نسخه متنی -صفحه : 20/ 7
نمايش فراداده

مشتركات اين دو ديدگاه

پيش از آن كه به ديدگاه استاد شهيد بپردازيم اشاره اى گذرا به پاره اى از اشتراكها و فرقهاى اين دو ديدگاه مفيد و مناسب مى نمايد; زيرا با اين توضيح بسيارى از نسبتهايى كه درباره انديشه سياسى به شهيد مطهرى و ديگر متفكران اسلامى داده اند فرو مى ريزد.

هر دو ديدگاه به اصول زير باور دارند:

1. مشروعيت ولايت پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) از راه نصّ و نصب است.

2. اسلام دينى است جامع و آموزه هاى اسلام تنها به امور عبادى و وظايف فردى ويژه نيست بلكه آنچه بشر در زندگى بدان نياز دارد از جمله حكومت در اسلام آمده است. حكومت دربافت و نظام اسلام تنيده شده است. بنابراين كسانى كه براى اسلام قلمرو اجتماعى قبول ندارند و آن را به پندار خود نفى مى كنند همانند كسانى كه به (وكالت) و (نظارت) نظر دارند خارج از چارچوب هر دو ديدگاه به شمار مى آيند.

3. تشكيل حكومت اسلامى در روزگار غيبت ضرورى است.

4. اصل ولايت فقيه يعنى كه حاكم جامعه اسلامى بايد فقيه عادل و… باشد. بنابراين ديدگاه (وكالت فقيه) كه فقاهت را شرط لازم در عهده دارى حكومت نمى داند با هيچ يك از اين دو ديدگاه همخوانى ندارد.

5. هر دو گروه منبع مشروعيت حاكم را خداوند مى دانند با اين فرق كه ديدگاه نصب بر اين باور است كه به گونه اى مستقيم به فقيه ولايت داده شده است ولى ديدگاه انتخاب رأى و انتخاب مردم را در مشروعيت حاكم اسلامى دخيل مى داند.

6. برابر ديدگاه انتخاب هيچ يك از فقيهان براى رياست بر مردم گمارده نشده اند و حكومت و ولايت آنان بستگى به رأى مردم دارد.

و امّا بنابر نصب انتخاب راهى است عقلى براى مشخص شدن حاكم اسلامى از ميان كسانى كه شرايط لازم را دارند و از سوى شارع مقدس به گونه عام به سرپرستى مردم گمارده شده اند. از باب نمونه: انتخاب رهبر براى ايران در شرايط كنونى به گونه اى غيرمستقيم از سوى مردم براى رهايى از هرج ومرج و از هم گسيختگى نظام بوده است و گرنه او از ابتدا برگمارده بوده است.

7. بنابر مبناى نصب در صورت حاكميت فقيه او وليّ امر مسلمانان جهان خواهد بود امّا براساس ديدگاه انتخاب انتخاب رهبر از سوى ايرانيان تنها مشروعيت

او را براى مردم ايران فراهم مى كند نه مسلمانان جهان; زيرا مسلمانان جهان او را انتخاب نكرده اند.

8. شيوه بحث در هر دو ديدگاه فقهى اجتهادى است به اين معنى كه صاحبان هر دو ديدگاه براى ثابت كردن ديدگاه خود از منابع دينى بهره مى برند. بنابراين ديدگاه انتخاب در اين جا با ديدگاه كسانى كه واژه (انتخاب) را به كار مى گيرند ولى مقصود آنها دموكراسى غربى و يا مانند آن است فرق بنيادى و اساسى دارد; زيرا اينها اعتقاد دارند كه اسلام براى امور سياسى طرح و برنامه ندارد. ولى صاحبان ديدگاه انتخاب بر اين باورند كه اسلام طرح و برنامه دارد و شرائطى را براى حاكم اسلامى از جمله انتخاب مردم لازم مى داند.