از سرزمین آینه و سنگ (مجموعه شعر)

فرخ تمیمی

نسخه متنی -صفحه : 7/ 5
نمايش فراداده

کبود وار

تيراژه ي خميده ي کافور

بر پرده ي تصور و تصوير

و عطسه ي کبود

بر پله هاي عمر

در شيهه ي کشيده ي بهزاد باليد

بذر سياوشان

از اشک سرخ بود که پيچيد

بوي بخار زنده ي آهک

در بيني گرسنه گورستان

اين مويهها اگر بگذارد

خواهي شنيد

شير بريده را

در جام خوش تراش بنات النعش