لحظه ها و صحنه (مجموعه شعر)

مهدی سهیلی

نسخه متنی -صفحه : 112/ 87
نمايش فراداده

نسيم عشق

مهلت ما اندک است و عمر ما بسيار نيست

در چنين فرصت مرا با زندگي پيکار نيست

سهم ما جز دامني گل نيست از گلزار عمر

يار بسيار است اما مهلت ديدار نيست

آب و رنگ زندگي زيباست در قصر خيال

جلوه ي اين نقش جز بر پرده ي پندار نيست

کام دولت را ز آغوش سحر بايد گرفت

مرغ شب گويد که بخت خفتگان بيدار نيست

با نسيم عشق باغ زندگي را تازه دار

ورنه کار روزگار کهنه جز تکرار نيست