غزل ها

محمدحسن رهی معیری

جلد 5 -صفحه : 63/ 17
نمايش فراداده

آيا برادرانيم؟

جاني شکسته دارم از دوستي گريزان

در باورم نگنجد بيداد از عزيزان

وايا ستيزه جويان با دشمنان ستيزند

آيا برادرانيم با يکديگر ستيزان

آه آن اميدها کو

چون صبح نوشکفته

تا حال من ببينند در شام برگ ريزان

از جور دوست هرچند از پا افتادگانيم

ما را ازين گذرگاه اي عشق بر مخيزان