درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی

محمدتقی فعالی

نسخه متنی -صفحه : 136/ 128
نمايش فراداده




وحى



سير بحث در اين فصل چنين بود كه بعد از روشن شدن چند واژه كليدى و به دنبال نگاهى كه به پيشينه معرفت شناسى دينى داشتيم، به اولين مسأله اى كه از نظر منطقى مقدم است، پرداختيم. در مباحث دين پژوهى كه معرفت شناسى دينى از جمله آنها است، اوّلين قدم اثبات معنادارى گزاره ها و باورهاى دينى است. پيش از هر چيز، نخستين گام آن است كه نشان دهيم يك باورِ دينى، معنادار است، تا بتوان بعد از آن در باب آن استدلال كرد و به نقض و ابرام پرداخت. بعد از اثبات معنادارى گزاره هاى دينى، اين مسأله مطرح مى شود كه آيا اصولا مى توان فهمى صحيح و دركى درست و معرفتى صادق از دين داشت، يا تنها بهره ما از دينشكاكيت است. بررسى اين موضوع دومين مسأله، يعنى امكان معرفت دينى را مطرح كرد. معرفت دينى برخاسته از منابعى است و از سرچشمه هايى سيراب مى گردد كه همان مصادر و سازندگان ماهيت و حقيقت دين اند. در ميان منابع معرفتِ دينى همه يكسان نيستند و يكى را بر ديگرى اولويت يا اوليت است. كتاب آسمانى مهم ترين منبع معرفت زاست و اين جا است كه سومين مسأله نوشتار حاضر، يعنى «وحى» شكل مى گيرد. نگاهى تطبيقى به مسأله وحى، ما را بيشتر در كسب بصيرت دينى يارى گر است.