درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی

محمدتقی فعالی

نسخه متنی -صفحه : 136/ 18
نمايش فراداده

3. معرفت شناسى ارزشى (Virtue epistemology)

ايده محورى و مورد تاكيد مكتبِ معرفت شناسىِ ارزشى اين است كه فرايند توجيه و معرفت تنها از طريق عملكرد صحيح ارزش هاى عقلى و ظرفيت هاى محيط مناسب به دست مى آيد. فرمول اين تفكر چنين است: « Sدر باور به Pموجه است; اگر و فقط اگر باور SبهP حاصل ارزش هاىعقلانى صحيح Sيا عملكرد ظرفيت هاى يك محيط مناسب باشد.» از همين جا است كه معرفت هاى برخاسته از تأملاّت آرزومندانه اعتبارى ندارند، و هم از اين رو است كه شكاكيت نمى تواند جايگاهى داشته باشد. آلوين پلانتينجا (A.Plantinga) و ارنست سوزا (E.Sosa) از مدّعيان و متفكران اين مكتب به حساب مى آيند.

اين بود سه مكتب از مكاتب عمده معرفت شناسى كه در حال حاضر در مغرب زمين به فعاليت خود ادامه مى دهند. اين چند نمونه و نمونه هائى ديگر نظير معرفت شناسىِ علوم اجتماعى يا معرفت شناسىِ ژنتيك، همه حكايت از گستره اين علم در اواخر قرن حاضر دارند.

رابطه ها

ماهيت هر علم به طور كلّى دو جنبه دارد: جنبه اثباتى و جنبه سلبى. جنبه اثباتى علم را تعريف، موضوع، روش، غايت و شاكله آن علم مى سازند. جنبه سلبى علم، مرزها و حدودى است كه آن علم را از ديگر علوم متمايز مى كنند. آنچه تاكنون در باب معرفت شناسى بيان شد، جنبه اثباتى آن را تا حدودى معين كرد. ارتباط معرفت شناسى با ديگر علوم، از مباحث مربوط به جنبه سلبى آن است و در تكميل ماهيت و حقيقت معرفت شناسى مؤثر خواهد بود.