بايد قبل از شروع نماز و قرائت حمد با گفتن اعوذ باللّه و متحقق شدن به حقيقت آن قلب و زبان پاك كند تا خود را براى تجلى حقيقى كه عبارت از ذكر خداست ـ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللّهَ أَكْبَرُ [379] .
يقيناً نماز از كارهاى زشت ، و كارهاى ناپسند باز مىدارد و همانا ذكر خدا بزرگتر است .
ـ آماده كند .
از امام صادق عليهالسلام آمده :
أغْلِقُوا أبْوابَ الْمَعصِيَةِ بِالاْءسْتِعاذَةِ وَافْتَحُوا أبْوابَ الطّاعَةِ بِالتَّسْمِيَةِ[380] .
درهاى گناه و معصيت را با استعاذه ببنديد و ابواب ثواب و طاعت را با كليد بسم اللّه باز كنيد .
كاشفى در تفسيرش گويد :
مستعيذ يا عامى است و يا عارف ، استعاذه عوام آن است كه از وسوسه شيطان پناه به حضرت بارى برند و استعاذه عارفان آنكه از حال شيطان به حق پناه جويند ، يعنى صفت عجب كه موجب طعن و لعن ابليس شده و او را از اوج قرب و عزت به حضيض بعد و ذلت افكند اعاذه نمايند و التجا كنند به حضرت ذوالجلال از پندار كمال و تصور حسن حال كه نتيجه انانيت است و انانيت سبب اتصاف به صفات شيطان .
استعاذه صادقان ، احتراز است از مشاهده خلق و تطهير دل از هر چه مانع باشد از استغراق در شهود حق .
و شيطان و هم ديده محجوبان بىبصيرت را كه از مضيق صورت ، قدمى به فضاى صحراى معنى ننهادهاند ، به نقوش و الوان ظهورات مختلفه و تعينات متنوعه كه به واسطه تجليات متكثره بر لوح نمايش جلوهگرند ، مشغول ساخته تا از ملاحظه نور وحدت كه در نظر روشندلان ماحى نقش و لون و كثرت موهوم است ، غافل ماندهاند و تا چشم اين ديوان به تير استعاذه حقيقت كه قطع نظر از شهود ماسواست دوخته نگردد ، جمال وحدت صرف روى نخواهد نمود .
سالك هرگاه به مقام تجلى افعال برسد و اين نكته مشهود وى گردد كه هيچ فعل در صور مظاهر ظاهر نشود مگر از فاعل حقيقى : وَاللّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ [382] .
در حالى كه خدا شما را و آنچه را مىسازيد ، آفريده است .