عرفان اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 5

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

استعاذه او در اين مرتبه از افعالى باشد، كه آثار تجليات جلالى است چون عقاب و انتقام به افعالى كه نتايج تجليات جمالى‏اند چون عفو و اكرام .

و هرگاه به رتبه تجليات صفاتى رسد ، بر او روشن گردد كه هيچ صفت كمال ثابت نيست مگر حق را و نسبت آن‏ها به اهل عالم عاريتى است ، استعاذه وى از صفات قهريه باشد چون سخط و غضب به صفات لطيفه چون رضا و رحمت و از مقتضيات اسم المضل كه ابليس و اشياع او مظاهر آثار آنند ، پناه برد به اسم الهادى كه انبيا و اتباع ايشان مطارح انوار آنند .

و باز هر وقت به درجه‏اى ترقى كند كه لمعات تجليات ذات پرتوى افكنده نشانه :

كُلُّ شَىْ‏ءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ [383] .

هر چيزى مگر ذات او هلاك شدنى است .

حق اليقين وى شود ، استعاذه هم از ذات به ذات خواهد بود :

« هم خود الست گويد و هم خود بلى كند » .

و حضرت خاتم انبيا صلوات اللّه وسلامه عليه در استعاذه به اين هر سه مرتبت اشاره فرمودند ، در وقت تجلى انوار توحيد افعال :

أعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِقابِكَ[384] .

و در زمان طلوع اشعه توحيد صفات :

أعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ[385] .

و به هنگام ظهور عظمت ذات :

أعُوذُ بِكَ مِنْكَ[386][387] .

و لمعه اين نكته سوم جز در زمان سعادت ، نشان آن حضرت درخشان نشد چه هر مستعيذى از اعاظم انبيا عليهم‏السلام استعاذه از آنجا كردند كه ايشان بودند و حضرت ختمى منقبت اعوذ از آنجا گفت كه نه او بود ، همه مى‏گفتند : پناه به تو از غير تو و آن صاحب همت ديده غيرت از غير فرو بسته مى‏گفت : پناه به تو از تو .

اين بود كه خداوند تبارك و تعالى حضرت رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را فضايل بى‏كران و خصايص بى‏پايان عطا فرمود ، از آن جمله حضرتش را رحمت عالميان ساخت .

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ [388] .

و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم .

و طاعتش را به اطاعت خود قرين گردانيد :

مَن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ [389] .

هر كه از پيامبر اطاعت كند ، در حقيقت از خدا اطاعت كرده .

و بيعت او را به بيعت خود :

إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللّهَ [390] .

به يقين كسانى كه با تو بيعت مى‏كنند ، جز اين نيست كه با خدا بيعت مى‏كنند .

و عزت او را به عزت خود :

وَلِلّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ [391] .

در حالى كه عزت و اقتدار براى خدا و پيامبر او .

و رضا و خشنودى او را به رضاى خود :

وَاللّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن يُرْضُوهُ [392] .

شايسته‏تر آن بود كه خدا و رسولش را خشنود كنند .

و اجابت او را به اجابت خود :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ [393] .

اى اهل ايمان ! هنگامى كه خدا و پيامبرش شما را به حقايقى كه به شما [ حيات معنوى و ] زندگى [ واقعى ] مى‏بخشد ، دعوت مى‏كنند اجابت كنيد .

/ 239