پس از قرآن مجيد ، وقتى به مسئله نماز در احاديث اسلامى مراجعه مىكنيم ، مىبينيم كه انبياى الهى و امامان معصوم عليهمالسلام بيش از همه احكام به مسئله نماز پافشارى دارند .نماز ، جامع بسيارى از عبادات و حقايق است و نمازگزار ، در حقيقت ، در اتصال با عنايات و الطاف حضرت حق است .در كلمات ارباب معرفت و صاحبان دل و سالكان راه و عارفان عاشق و بيداران وارسته آمده :نماز ، پوششى براى انسان است كه تمام زيورها و زينتهاى معنوى و ملكوتى با آن است و انسان چون نماز را با تمام شرايطش به جاى آورد ، در آيينه غيب عالم ، به زيباترين چهره ممكن در شخصيت و آدميت تجلى مىكند .در سخنان كاملان صادق و شناگران درياى عشق و آوارگان كوى محبوب آمده :ايمان خرقه ستارى است ، اصل ايمان عنايت حق است ، حقيقت ايمان ترك ماسوى اللّه است ، سرّ ايمان كلمه شهادت است ، جان ايمان قرآن است ، تاج ايمان طاعت است ، تخم ايمان علم است ، برگ ايمان تقواست ، پوست ايمان شرم است ، بيخ ايمان خوف است ، تنه ايمان توبه است ، ميوه ايمان معرفت و صدق است ، كمال ايمان تسليم است ، مسكن ايمان قول مؤمن است ، پاكى خرقه حيات است ، جان خرقه ثناست ، فريضه خرقه صحت است ، غسل خرقه ترك و تجريد است ، اين همه در نماز قابل تحقق است ، در حقيقت نماز آيينه تمام اين حقايق و ميدانى براى اين وقايع عالى الهيه است .