معنى و فايده بسم اللّه - عرفان اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 5

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به هر حال سالك الى اللّه بايد حق تعالى را در هيچ حالى از احوال فراموش نكند چه در حال نعمت و چه در حال نقمت ، چه در حال راحت و چه در حال شدت ؛ به قول عاشق عارف فيض كاشانى :

  • هر كجا داغ و درد و غم باشد نوبه نو مرهمى است بر دل ريش زآتش عشقم ار بسوزد جان خام افسرده را چو بايد بخت هر كه در عشق مى‏تواند سوخت دارم اميد آن‏كه در غم عشق وه كه گلزار داغ‏هاى دلم هر كه در دل نباشدش عشقى فيض را بخت اگر كند يارى در ره عشق حق علم باشد

  • كاش بر جان من رقم باشد درد و داغى كه دم به دم باشد يا شود شعله دل چه غم باشد آتش عشق مغتنم باشد به جهنم رود ستم باشد دل من ثابت قدم باشد خوش‏تر از روضه ارم باشد حاصلش حسرت و ندم باشد در ره عشق حق علم باشد در ره عشق حق علم باشد

معنى و فايده بسم اللّه

توضيح و تفسير بسم اللّه و تمامى آيات قرآن ، به آن حقيقتى كه هست كار پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهو امامان بزرگوار عليهم‏السلام است ، در اين گونه نوشته‏ها جز دورنمايى از مفاهيم بلند آسمانى آيات ، آن هم با استفاده از آثار آن بزرگواران كار ديگرى نمى‏توان انجام داد .

بسم اللّه الرحمن الرحيم مفهومى برتر و گسترده‏تر از آفرينش دارد .

ابن عباس مى‏گويد :

حضرت امير عليه‏السلام از اول شب تا آخر شب ، از براى من تفسير فاتحة الكتاب مى‏گفت ، هنوز از تفسير باء بسم اللّه نگذشته بود و بعد از آن فرمود : من آن نقطه‏ام كه در تحت باء بسم اللّه است[425] .

و هم چنين از آن حضرت منقول است كه :

آنچه در جميع كتب الهى است در قرآن است و آنچه در همه سور قرآنى منطوى است در بسم اللّه محتوى است و آنچه در بسم اللّه مندرج است باء بسم اللّه بر آن مشتمل است و آنچه كه در باء بسم ثابت است نقطه باء بر آن دال است و منم آن نقطه‏اى كه در تحت باء بسم اللّه است[426] ! !

بعضى فرموده‏اند كه :

حضرت عزت لفظ اسم در اينجا ذكر فرمود ، تا چون زبان بنده جارى گردد داند كه نام دوست خواهد گفت ، دل را مصفى و روح را منقى گرداند ، تا به باطن صافى ذكر ملك وافى تواند كرد و تا سينه را از لوث تعلق پاكيزه نسازد و زبان را به آب استغفار از ياد كردن اغيار شستشوى ندهد ، نام حق بردن غايت گستاخى و ياد او كردن نهايت جرأت و بى‏ادبى است .

/ 239