قرآن مجيد و كتب گرانقدر روايى ، مؤمن را همراه با نشانهها و علائم و ويژگىهايى معرفى مىكنند ، نشانهها و علائمى كه نشاندهنده طهارت جان و قداست نفس و حقيقت وجود مردم مؤمن است .نماز ، در ميان اين علائم و نشانهها ، جايگاه مخصوصى دارد ، به اين معنى كه از آيات و روايات استفاده مىشود ، نماز با تمام شرايط ظاهرى و باطنىاش در رأس تمام فعاليتهاى عملى مردم مؤمن است . ذلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ [28] :در [ وحى بودن و حقّانيّت ] اين كتابِ [ با عظمت ]هيچ شكى نيست ؛ سراسرش براى پرهيزكارانْ هدايت است . * آنان كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهايم ، انفاق مىكنند . در توضيح آيه « و يقيمون الصلاة » در تفسير «پرتوى از قرآن » مىخوانيم : « قيام بدن، حالتى است كه اعضا هر يك در وضع طبيعى خود قرار مىگيرند و هر كدام وظيفهاى كه در به پا داشتن بدن دارند ، انجام مىدهند و اندام چنان كه هست مىنمايد :مراكز ادراك و سر ، بالاى بدن و بدن تكيه بر فقرات پشت و همه بر ستونهاى پا ايستادهاند و اعصاب ادراك و تحريك به آسانى فرمان مىگيرند و خبر مىدهند ؛ چشم و گوش و دست و پا به آسانى به هر سو متوجه مىگردد ، اراده بر اعصاب و اعصاب بر عضلات و عضلات بر بندها و ستونهاى بدن غلبه و فرماندهى كامل دارد .قيام بدن مرتبط به قيام فكر و تصوير است ، تا مطلوبى درست تصوير نشود ، براى انجام و رسيدن به آن شخص اراده نمىنمايد و بدن بر خلاف ميل طبيعى راست و مستقيم نمىگردد .آمادگى براى نماز آن گاه است كه امر و اراده پروردگار همت را برانگيزد و ذهن را ـ كه توجه به حواس و شهوات خميده يا خفتهاش داشته ـ به پا دارد ؛ در اين وقت قواى نفسانى به وضع طبيعى قرار مىگيرد و مانند اعضاى بدن قيام مىنمايد .در سازمان درونى جسم انسان ، مركز تفكر و ادراك بالا و محل بروز عواطف كه قلب است پايين ، معده و امعا كه ديگ شهوت غذا است پايينتر و دستگاه تناسلى كه انگيزنده شهوت جنسى است در زير قرار گرفته است .در سازمان درونى نفس كه از اين قوا تركيب يافته بايد چنين باشد .
معناى اقامه
اقامه ـ كه معناى لغويش بپاخاستن ، راست داشتن و تكميل نمودن است ـ كمال آن در انسان برپاداشتن ظاهر و باطن بدن و قواى نفسانى است . تكميل اين قيام در صورت اجتماع آن گاه است كه افراد از هواهاى اختلافانگيز و نظام طبقاتى « شيطانى » به سوى يگانگى برگردند و در يك صف قرار گيرند و به امام عادل عالم ـ كه تقدم طبيعى دارد ـ اقتدا نمايند .