هر كه را جامه زعشقى چاك شد جمله معشوق است و عاشق پردهاى جسم خاك از عشق بر افلاك شد عشق آن زنده گزين كاو باقى است عشق آن بگزين كه جمله انبيا يافتند از عشق او كار و كيا[84] او زحرص و عيب كلى پاك شد زنده معشوق است و عاشق مردهاى كوه در رقص آمد و چالاك شد وز شراب جان فزايت ساقى است يافتند از عشق او كار و كيا[84] يافتند از عشق او كار و كيا[84]