اى كرمت ياور افسردگان تيره شبم نور تو روشن كند اى تو شفاى دل مجروح من هست دو دستم به گدايى دراز چشم اميدم به كرامات توست روشنى ظلمت دل نور توست هست به درگاه تو فرياد من صافتر از آينه كن جان من باز كن از عشق درى بر دلم روز و شبم مونس و همدم تو باش خاك درت بستر جان من است ياد تو اى دوست شفاى من است مى نرود ياد تو از خاطرم بنده تو يكسره مسكين توست بسته مهر تو و آيين توست زنده به يادت دل دل مردگان خاك مرا عشق تو گلشن كند پاكى جان منى و روح من سوى تو اى با كرم بىنياز روى دلم سوى عنايات توست دل كه ز الطاف تو مخمور توست لطف تو گيرد ز عدو داد من جان من و مذهب و ايمان من تا كه شود مهر رخت حاصلم راه نجات از الم و غم تو باش مرحمت و لطف تو خوان من است عشق تو آواى بقاى من است چون كه تويى در دو جهان ناصرم بسته مهر تو و آيين توست بسته مهر تو و آيين توست