همه انواع آفريدهها كه جهان مشهود را تشكيل مىدهند ، محكوم همين قاعده كليه مىباشند و هيچ دليلى نيست كه نوع انسان از اين قاعده « هر نوعى هدفى دارد كه سعادتش در رسيدن به آن است و راهى مناسب تجهيزات وجودى خود به هدف خود دارد » مستثنى باشد بلكه تجهيزات وجودى انسان بهترين دليل است بر اينكه انسان نيز مانند ساير انواع آفرينش هدفى دارد كه متضمن سعادت اوست و مناسب تجهيزات وجودى خود راهى به هدف و سعادت خود دارد .بنابر آنچه گذشت آفرينش ويژه انسان و هم چنين آفرينش جهان كه انسان جزء غيرقابل تفكيك آن مىباشد ، انسان را به سوى سعادت واقعىاش هدايت مىكند و مهمترين و ريشهدارترين و پا برجاترين مقررات را كه به كار بستن آنها سعادت را براى انسان تضمين مىكند به انسان گوشزد مىنمايد .خداى متعال در تأييد بحث گذشته مىفرمايد : رَبُّنَا الَّذِى أَعْطَى كُلَّ شَىْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى [298] .گفت : پروردگار ما كسى است كه به هر موجودى ، آفرينش [ ويژه ] او را [ آن گونه كه سزاوارش بود ]به وى عطا كرده ، سپس هدايت نمود . و باز مىفرمايد : الَّذِى خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِى قَدَّرَ فَهَدَى [299] .آنكه آفريد ، پس درست و نيكو گردانيد . * و آنكه اندازه قرار داد و هدايت كرد . و باز مىفرمايد : وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا [300] .و به نفس و آنكه آن را درست و نيكو نمود ، * پس بزهكارى و پرهيزكارىاش را به او الهام كرد . * بىترديد كسى كه نفس را [ از آلودگى پاك كرد و ] رشد داد ، رستگار شد . * و كسى كه آن را [ به آلودگىها و امور بازدارنده از رشد ] بيالود [ از رحمت حق ] نوميد شد .