نيت و اخلاص و حضور قلب روح نماز است ، اعمال بدن نماز و اركان اعضاى اصليه آن است و بعض ديگر اعضاى عناصر كماليه آن .اخلاص و نيت در نماز جارى مجراى روح ، قيام و قعود جارى مجراى بدن ، ركوع و سجود جارى مجراى دست و سر ، تمام به جاى آوردن ركوع و سجود و مراعات طمأنينه و نيكو انجام دادن آن جارى مجراى زيبايى اعضا و شكل و رنگ ، اذكار و تسبيحات جارى مجراى گوش و چشم و معرفت به مفاهيم بلند اذكار و حضور قلب جارى مجراى مشاعر و احساسات است .فرض كن ، اگر مىخواستى غلامى را كه هنوز به سن بلوغ نرسيده ، جهت خدمت نسبت به برنامههاى كريمانه ، به حضور سلطانى بزرگوار ببرى ، چه غلامى را انتخاب مىكردى ؟ آيا غلام گوش بريده و كور و كر و زشت و كريه و بىدست و پا و لال را براى هديه به خدمت سلطان مىبردى ؟ هرگز ، مسئله نماز هم كه هديه و تقديمى عبد به سلطان واقعى عالم است به همينگونه حساب كن .فقدان نيت و اخلاص در نماز به منزله فقد روح در غلام است ، مرده را تقديم سلطان كردن ، استهزا به سلطان و مسخره كردن او نيست ؟ آيا كسى كه جنازه متعفنى را به عنوان هديه خدمت سلطان ببرد مستحق اعدام نيست ؟فقد ركوع و سجود واقعى جارى مجراى فقد اعضا و فقد اركان جارى مجراى فقد دو چشم و دو گوش و بينى است .عدم حضور قلب و غفلت از معانى بلند آسمانى نماز مانند فقد مشاعر و احساسات عالى است ، اگر كسى غلامى را با فقد اين همه اوصاف براى تقديم به حضور سلطان ببرد چه خواهد شد ، نماز را هم با فقد اوصاف واقعى به همين صورت حساب كن ، ما مكلف به نماز زنده ، متحرك ، داراى شرايط و اوصاف هستيم نه مكلف به جنازه نماز ! !