استعاذه ، در كلام كاشفى
كاشفى در تفسيرش گويد :مستعيذ يا عامى است و يا عارف ، استعاذه عوام آن است كه از وسوسه شيطان پناه به حضرت بارى برند و استعاذه عارفان آنكه از حال شيطان به حق پناه جويند ، يعنى صفت عجب كه موجب طعن و لعن ابليس شده و او را از اوج قرب و عزت به حضيض بعد و ذلت افكند اعاذه نمايند و التجا كنند به حضرت ذوالجلال از پندار كمال و تصور حسن حال كه نتيجه انانيت است و انانيت سبب اتصاف به صفات شيطان .حقتعالى گفت با موسى به راز چون بديد ابليس را موسى به راه گفت دايم ياد دار اين يك سخن من نگو تا تو نگردى همچو من[381] كآخر از ابليس رمزى جوى باز گشت از ابليس موسى رمز خواه من نگو تا تو نگردى همچو من[381] من نگو تا تو نگردى همچو من[381]
وَاللّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ [382] .در حالى كه خدا شما را و آنچه را مىسازيد ، آفريده است .