حقيقت حروف قرآن - عرفان اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 5

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

همانا ما قرآن را نازل كرديم ، و يقيناً ما نگهبان آن [ از تحريف و زوال ] هستيم .

قرآن خطاب لم يزل است با دوستان خود و بيگانگان را در آن هيچ نصيبى نيست جز حروفى و كلماتى كه به ظاهر شنوند ؛ زيرا كه سمع باطن ندارند :

إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ [326] .

بى‏ترديد آنان از شنيدن [ وحى الهى و اخبار ملكوتى ] محروم و بركنارند .

و جاى ديگر گفت :

وَلَوْ عَلِمَ اللّهُ فِيهِمْ خَيْراً لَأَسْمَعَهُمْ [327] .

اگر خدا [ نسبت به پذيرفتن هدايت ، شايستگى و ] خيرى در آنان مى‏ديد ، يقيناً ايشان را شنوا [ ى حقايق و معارف ]مى‏كرد.

اگر مى‏دانستى كه ايشان را سمع بايد دادن ، خود داده شدى اما هرگز به خاطر عناد و كبر و ماديگرى صرف از بيگانگى خلاص نيابند .

دريغا بر راه سالك مقامى باشد كه چون بدان مقام رسد ، بداند كه همه قرآن در نقطه باء بسم اللّه است و يا در كسره باء ميم بسم اللّه است و همه موجودات در نقطه باء بسم اللّه بيند ، مثالش را گوش دار .

اگر گويى :

لِلّهِ مَا فِى السَّمَاوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ [328] .

آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيّت و فرمانروايى خداست .

آنچه در آسمان و زمين است هر دو بگفته باشى ، اما اگر هر چه در آسمان و زمين است ، يكان يكان ، مفرد نامش برشمارى ، روزگارى بى‏نهايت به كار بايد ، باش تا دولت دست دهد .

خود را بينى در دايره :

إِنَّهُ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ مُحِيطٌ [329] .

يقيناً او به همه چيز [ با قدرت و دانش بى‏نهايتش ] احاطه دارد .

او محيط بنده باشد و بنده محاط او تا وجود خودبينى در نقطه‏اى كه در زير باء بسم اللّه است و جلالت باء بسم اللّه را بينى كه خود را بر محرمان چگونه جلوه مى‏دهد از نقطه باء اما اين هنوز نامحرمى باشد ، اگر جمال سين با ميم بينى آن گاه بدانى كه محرميت چه باشد ؟

حقيقت حروف قرآن

دريغا ما از قرآن جز حروف سياه و سپيدى كاغذ نمى‏بينيم ، چون در وجود باشى جز سواد و بياض نتوانى ديدن ، چون از وجود به در آمدى ، كلام اللّه تو را در وجود خود محو كند ، آن گاه تو را از محو به اثبات رساند ، چون به اثبات رسى ديگر سواد نبينى همه بياض بينى برخوانى :

وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ [330] .

و "امّ الكتاب "نزد اوست .

جوانمردا ! قرآن را در چندين هزار حجاب به خلق فرستادند ، اگر جلالت نقطه باى بسم اللّه بر عرش آمدى يا بر آسمان‏ها و زمين‏ها ، در حال پست و گداخته شدندى :

لَوْ أَنزَلْنَا هذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ [331] .

/ 239