حقيقت افعال نماز اهل طريقت - عرفان اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 5

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حقيقت افعال نماز اهل طريقت

چنين نمازگزارى ، به وقت تكبيرة الاحرام ، آنچه مخالف امر حضرت اوست و اقوال و افعالى كه تناسب با رضايت جانان ندارد ، بر خود حرام مى‏كند .

و با گفتن الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ در مقام شكر نعمت‏ها و قيام به وظائف عبادت در جهات گوناگونش و اقرار به وحدانيت حضرت او برمى‏خيزد .

و در إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ به توحيد فعلى و وصفى اشاره مى‏كند ، در جمله اول به توحيد فعلى و در قسمت دوم به توحيد وصفى .

به همين خاطر است كه پس از اين جمله ، آيه شريفه اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ قرار گرفته ، آيه‏اى كه تجلى هدايت را بر انبيا و جميع عالم ، از او مى‏داند و توحيد حقيقى در حقيقت همين است .

معناى «اهدنا» نزد اهل تحقيق ، درخواست ثبوت و پابرجايى بر صراط مستقيم است ؛ زيرا اين صراط است كه انبيا و رسل رهرو آن بودند و از جانب حضرت حق در تمام نعمت‏هاى معنوى غرق و آراسته به حقايق بودند .

تأكيد عبد براى ثابت ماندن در صراط مستقيم ، به خاطر اين است كه دچار غضب حق و گمراهى نشود ، آن غضب و انحرافى كه باعث خروج بعضى از صراط مستقيم شد .

گروهى عقيده دارند كه منظور از مغضوبين ، يهود وضالين نصارى هستند ، البته همين است ، ولى اين جمله صادق بر هر منحرفى و دور افتاده‏اى از صراط مستقيم الهى است ؛ صراطى كه در جانب افراط است و نه در جهت تفريط ، بلكه تنها راه حد وسط است .

آن گاه ركوع مى‏كند ، يعنى در برابر حضرت دوست به تواضع بر مى‏خيزد و با حالت ركوع به مذلت و فقر و شكستگى وجودش كه مقتضاى ذات اوست برمى‏گردد ، چرا كه ركوع برگشت به عدميت خويش و مرحله امكانى ذات است .

ركوع حركتى افقى يعنى حركتى حيوانى در برابر حركت مستقيمى كه حركت انسانى است ، مى‏باشد .

ركوع در حقيقت رجوع به اصل است ، آن اصلى كه حق در قرآن فرموده :

وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئاً [209] .

تو رااز قبل خلق كردم در حالى‏كه چيزى نبودى .

آرى ، ركوع رجوع به اصل عدميت و لا شى‏ء و دنياى حيوانى است ، تا با ركوع به اين حقايق پى نبرى ركوعت ركوع نيست ؛ چون با ركوع به اين واقعيت‏ها پى ببرى بسيارى از رذايل به وسيله ركوع از صفحه جانت پاك گشته و به قسمتى از حسنات آراسته مى‏گردى .

و مكلف در سجود به بيش از آنچه در ركوع رسيد ، مى‏رسد ؛ زيرا سجود حركت نكسى است يعنى سربه‏زيرى حقيقى و رسيدن به ذات نقطه اصلى كه لا شيئيت محض و عدم و فناى حقيقى است .

با مشاهده مقام عدميت و لا شيئيت ، ترك محرمات ولذات شيطانى و شهوات حيوانى آسان مى‏گردد .

سپس سر از سجده برداشته و در مقام فناى ظاهرى و باطنى با تمام وجود به وحدانيت حضرت او و رسالت فرستاده عزيزش شهادت داده و پس از آن خود را در پيشگاه او و عباد صالحش حاضر يافته به مسئله سلام اقدام مى‏كند .

/ 239