مسئله وجوب نماز و حفظ اين وديعه الهى در زندگى به درجهاى از اهميت و ارزش است كه در دستورهاى عالى دينى ضايع گذاشتن آن از محرمات شمرده شده و بر حفظ آن از نظر كميت و كيفيت سفارش زياد شده است .امام خمينى رحمهالله در « اسرار الصلاة » خود مىفرمايد :اكتفا نمودن به صورت نماز و قشر آن و محروم ماندن از بركات و كمالات باطنيه آن ـ موجب سعادات ابديه ، بلكه باعث جوار ربّ العزة و مرقاة عروج به وصال محبوب مطلق كه غايت آمال اوليا و منتهاى آرزوى اصحاب معرفت و ارباب قلوب بلكه قرة العين سيد رسل صلىاللهعليهوآلهوسلم است ـ از اعلى مراتب خسران و زيانكارى است كه پس از خروج از اين نشئه و ورود در محاسبه الهيه موجب حسرتهايى است كه عقل ما از ادراك آن عاجز است .ما تا در حجاب عالم ملك و خدر طبيعت هستيم ، از آن عالم نمىتوانيم ادراكى نماييم و دستى از دور ، بر آتش داريم .كدام حسرت و ندامت و زيان و خسارت بالاتر از آن است كه چيزى كه ، وسيله سعادت انسان و دواى درد نقايص قلبيه است و در حقيقت صورت كماليه انسانيه است پس از چهل پنجاه سال تعب در راه آن به هيچوجه از آن استفاده روحيه نكرده ، سهل است مايه كدورت قلبيه و حجابهاى ظلمانيه شود و آنچه قرة العين رسول اكرم صلىاللهعليهوآله است موجب ضعف بصيرت ما گردد .