حرمت ضايع كردن نماز و وجوب حفظ آن - عرفان اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 5

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد :

براى نماز از ميان ملائكه موكلى است كه كارى غير آن ندارد ، چون مكلف از نماز فراغت پيدا كند ، آن را به طرف خدا مى‏برد ، اگر قابل قبول باشد قبول مى‏شود و اگر از طرف حق قبول نشود ، خطاب مى‏رسد : اين نماز را به بنده‏ام بازگردان .

ملك نماز را باز گردانده و به صورت صاحبش مى‏زند و مى‏گويد : واى بر تو كه هميشه عملى دارى كه باعث سرشكستگى من است[52] .

و نيز از ابو بصير نقل شده :

بر ام حميده وارد شدم ، تا او را در عزاى امام صادق عليه‏السلام تسليت بگويم . او گريه كرد و من نيز گريستم .

سپس گفت : اى ابو محمد ! اگر حضرت صادق عليه‏السلام را به وقت مرگ مى‏ديدى تعجب مى‏كردى !

دو چشمش را باز كرد و فرمود : همه كسانى كه با من آشنايى دارند دور من جمع كنيد ، كسى نماند مگر اين كه به محضر آن جناب آمد ، آن گاه به همه نظر كرد و فرمود :

شفاعت ما شامل كسانى كه نماز را سبك بشمارند ، نمى‏شود[53] !

عَنْ اَبى جَعْفَرٍ عليه‏السلام قالَ : اَلصَّلاةُ عَمُودُ الدّينِ مَثَلُها كَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطاطِ اِذا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الاَْوْتادُ وَالاَْطْنابُ وَاِذا مالَ الْعَمُودُ وَانْكَسَرَ لَمْ يَثْبُتْ وَتِدٌ وَلا طُنُبٌ[54] :

امام باقر عليه‏السلام فرمود : نماز ستون دين است و برنامه آن براى دين همانند ستون خيمه است ، وقتى ستون ثابت و پا برجا باشد ، ميخ‏ها و طناب‏ها پابرجاست ، ولى وقتى ستون از ثبوت بيفتد و بشكند ، ميخ و طنابى پا برجا نمى‏ماند .

حرمت ضايع كردن نماز و وجوب حفظ آن

مسئله وجوب نماز و حفظ اين وديعه الهى در زندگى به درجه‏اى از اهميت و ارزش است كه در دستورهاى عالى دينى ضايع گذاشتن آن از محرمات شمرده شده و بر حفظ آن از نظر كميت و كيفيت سفارش زياد شده است .

امام خمينى رحمه‏الله در « اسرار الصلاة » خود مى‏فرمايد :

اكتفا نمودن به صورت نماز و قشر آن و محروم ماندن از بركات و كمالات باطنيه آن ـ موجب سعادات ابديه ، بلكه باعث جوار ربّ العزة و مرقاة عروج به وصال محبوب مطلق كه غايت آمال اوليا و منتهاى آرزوى اصحاب معرفت و ارباب قلوب بلكه قرة العين سيد رسل صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم است ـ از اعلى مراتب خسران و زيانكارى است كه پس از خروج از اين نشئه و ورود در محاسبه الهيه موجب حسرت‏هايى است كه عقل ما از ادراك آن عاجز است .

ما تا در حجاب عالم ملك و خدر طبيعت هستيم ، از آن عالم نمى‏توانيم ادراكى نماييم و دستى از دور ، بر آتش داريم .

كدام حسرت و ندامت و زيان و خسارت بالاتر از آن است كه چيزى كه ، وسيله سعادت انسان و دواى درد نقايص قلبيه است و در حقيقت صورت كماليه انسانيه است پس از چهل پنجاه سال تعب در راه آن به هيچ‏وجه از آن استفاده روحيه نكرده ، سهل است مايه كدورت قلبيه و حجاب‏هاى ظلمانيه شود و آنچه قرة العين رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله است موجب ضعف بصيرت ما گردد .

/ 239