قرآن مجيد عقيده دارد كه در بسيارى از مشكلات اخلاقى ، اجتماعى ، خانوادگى ، طبيعى ، مادى و معنوى مىتوان از نماز كمك گرفت .آرى ، عملاً ثابت شده كه نماز ، يارى دهنده انسان براى رفع و دفع و حل بسيارى از مشكلات است . وَاسْتَعِينُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ [161] .از صبر و نماز [ براى حل مشكلات خود و پاك ماندن از آلودگىها و رسيدن به رحمت حق ] كمك بخواهيد و بىترديد اين كار جز بر كسانى كه در برابر حق قلبى فروتن دارند دشوار و گران است . كتاب « پرتوى از قرآن » توضيح مختصرى نسبت به اين آيه دارد كه تا اندازهاى از رخسار الهى آيه پرده مىگشايد :يارى جستن و كمك خواستن در برابر قدرت وصف و هجوم دشمن است .گرچه در ظاهر اين آيات ميدان جنگ و جهادى محسوس نيست ، ولى در خلال معانى و اشارت آن ميدان جنگ هراسانگيزى مشهود است كه جنگهاى بيرونى شراره و ظهور اين جنگهاى درونى است و پيروزى و شكست آن هم اثر پيروزى و شكست در همان جنگهاى نفسانى است ؛ كارزارى كه ميان عقيده و ايمان و هواهاى نفسانى و عصبيتها و علاقه به مقام و برترى درگير است ، آن عقيده و ايمانى كه بيشتر محصول وراثت و تقليد است نه اثر برهان و درك درست .اين عوامل نفسانى در برابر چنين ايمان و عقيدهاى سنگرهاى محكم وصف مجهزى دارند و تا آنجا ميدان را به حكم و حكومت ايمان مىدهند و دستورهاى آن را مىپذيرند كه سنگرهاى هواها و شهوات به جاى خود باشد .در آيات قبل از اين آيه ، تذكر نعمت ، وفاى به عهد خداوند ، تنها ترس از او ، حق را چنان كه هست آشكار كردن ، اقامه نماز ، ايتاى زكات ، ركوع با راكعين ، عمل به آنچه خود مىداند و به ديگران مىگويد ، از خود غافل نشدن ، همه نمونههاى حكومت كامل ايمان بر نفوس است .آمال و هواهاى نفسانى متضاد همى خواهد تا مراكز نفسانى اين امور را بيشتر به دست گيرد ، تا هواها نعمتها را از ياد ببرد و آرزوها عهدها را سست و بىپايه گرداند و سنگر اراده را شكست دهد و دل را پر از ترس و هراس براى دنيا كند .