مقام وحدت در كلام طبسى
عارف نامدار مرحوم محمد طبسى كه در قرن هشتم مىزيسته و از شيعيان خالص مولى الموحدين حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام بوده در اين زمينه مىگويد[247] : قالَ اللّهُ تَعالى :كُلُّ شَىْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ [248] .هر چيزى مگر ذات او هلاك شدنى است . در وحدت ، سالك و سلوك و سير و مقصد و طلب و طالب و مطلوب نباشد ؛ كل شىء هالك .و اثبات اين سخن و بيان هم نباشد و نفى اين سخن و بيان هم نباشد ، نفى و اثبات متقابلانند و دويى مبدأ كثرت است .آنجا نفى و اثبات نباشد و نفى نفى و اثبات اثبات هم نباشد و آن را فنا خوانند كه معاد خلق با فنا باشد ، هم چنان كه مبدأ از عدم بود : كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ [249] .همان گونه كه شما را آفريد ، [ پس از مرگ به او ] بازمىگرديد . و معنى فنا را حدى با كثرت است . كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ * وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلاَلِ وَالاْءِكْرَامِ [250] .همه آنان كه روى اين زمين هستند ، فانى مىشوند . * و تنها ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى مىماند . فنا به اين معنى هم نباشد ، هر چه در نطق آيد و هر چه در وهم آيد و هر چه عقل به آن رسد جمله منتفى باشد . إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ [251] .همه كارها به او باز گردانده مىشود . بدان كه فنا ، فناى بنده باشد در حضور الهى كه چون بنده از خود فانى شود ، به حق باقى شود .و فنا آن است كه نفس خود را در بوته فنا بگذارى و از هر چه مادون اوست فانى شوى و سرت به حضرت حق باشد ، چنانچه به هر طرف كه نگرى او را بينى .به قول فيض كاشانى :در چهره مه رويان انوار تو مىبينم در مسجد و ميخانه جوياى تو مىباشم بتخانه روم گر من تا جلوه بت بينم هر كو زتو پيدا شد هم در تو شود پنهان از كوى تو مىآيم هم سوى تو مىآيم در سير و سلوك خود انوار تو مىبينم در لعل گهر باران گفتار تو مىبينم در كعبه و بتخانه انوار تو مىبينم چون نيك نظر كردم ديدار تو مىبينم پيدا و نهان گشتن هم كار تو مىبينم در سير و سلوك خود انوار تو مىبينم در سير و سلوك خود انوار تو مىبينم