عرفان اسلامی جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
نماز ، روزنهاى به سوى بهشت و انسان فاقد آن هيزم جهنم است ، ميدان زندگى بدون نماز همچون منطقهاى بدون خورشيد و خانهاى كه خالى از اين حقيقت باشد ، از رحمت خاص حضرت دوست جدا است ، دل بىنماز جايگاه كبر و غرور و جان بىنماز تراكمى از ظلمتها و پستى هاست .نماز ، حقيقت بندگى ، اصل پايندگى ، نبود آن مايه شرمندگى و سستى در آن علت سرافكندگى و نور آن حرارت بخش زندگى و فرار از آن ريشه شر و افسردگى و اجراى آن عين آزادگى و اتصال به آن رها شدن از بردگى و وجود آن در ميدان حيات عين سازندگى و نمازگزار واقعى دور از هر آلودگى است .نماز ، راهبر به سوى خوبىها ، ظاهر كننده درستىها ، نجات دهنده از پستىها ، علاج كننده نادرستىها ، شفاى مستىها و درمان همه دردها است .نماز ، راهبر است كه انجام آن وسيله قرب به داور و نسبت به عبادات ديگر همچون جوهر و در دنيا و آخرت ناصر و ياور و بر تمام خوبى ها مصدر و واجب بر جمله افراد بشر است .نماز ، براى زندگى بهترين حاصل و فاقد آن موجودى ناقابل و كشتىنشينان حيات را ساحل و براى رهروان راه بهترين منزل و دل عشّاق حقيقى به آن مايل و روح پرواز را محمل و شمع روشنى بخش هر محفل و ثروت و غناى سايل و بين انسان و عذاب فردا حايل است .نماز ، در فرهنگ الهى ريشه و بنيان و براى صورت حيات به منزله جان و بهترين دستور و حكم قرآن و امر واجب حضرت سبحان و اجرايش بر همه كس سهل و آسان و نور صفابخش دل با ايمان و ميوه باغ عرفان و از جانب حق به بندگان عالىترين احسان و صحيفه حق را بهترين عنوان و دردها را علاج و درمان و راه انسان به سوى رضوان اللّه اكبر است .نماز ، عين هدايت ، مغز ولايت ، بهترين عنايت ، برترين كفايت ، محكمترين وصايت ، عالىترين روايت ، ريشه درايت ، قابل رعايت ، از عذاب الهى هر كس را كفايت ، قرآن مجيد را شديدترين آيت ، رساننده انسان به حقيقت بىنهايت و برپا دارنده آن داراى قابليت است .مو شكافى و تحليل از حقيقت نماز ، نياز به نگاشتن كتابها دارد ، انسان گويى با برخورد به نيت ، تكبيرهالاحرام ، حمد ، سوره ، ركوع ، سجود ، تشهد و سلام ، به دريايى بيكران و بحرى بىساحل برخورد كرده است .تنها براى سوره مباركه حمدش كتابها نوشته شده كه هنوز به كنه با عظمت آن نرسيدهاند ! !شرح و توضيح حقايق نماز و اين سير پرارزش معنوى فقط درخور پيامبر عزيز صلىاللهعليهوآلهو امامان با كرامت عليهمالسلام است و دست ما تهيدستان از ميوه اين حقيقت كوتاه است.اين فقير ناچيز ، علاقه داشت كه نماز را با همه گستردگىاش به رشته تحرير درآورد ، اما كممايگى و عجز قلم مانع از نوشتن است .نماز را يك انسان منور به نور الهى و يك متصل به ملكوت عالى و يك آراسته به تحليه ، تخليه و تجليه و يك شربت عشق او چشيده و يك نمازگزار واقعى بايد تجزيه و تحليل كند ، تهىدست بىنوا را كجا رسد كه چهره اصلى و ملكوتى اين عبادت را نشان دهد ؛ بايد گفت كه اين نوشتار ، فقط راهنمايى به ظاهر نماز و دورنمايى از چشمه پرفيض خداست .اميد است همان گونه كه سالار شهيدان ، حضرت حسين بن على عليهماالسلام در ظهر عاشورا ، لحظهاى كه ابو ثمامه صيداوى از حضرت خواست نماز ظهر را در آن باران اسحله به جماعت اقامه كند و آن جناب به او فرمود: خداوند تو را جزء نمازگزاران محسوب بدارد، همه ما وفرزندان ما را موفق به نماز واقعى و در قيامت كبرى در صف نمازگزاران قرار دهد .