قرائت ، كار ساده و آسانى نيست ، منظور از قرائت خواندن الفاظ و گذشتن نيست ، بلكه منظور از قرائت هماهنگ شدن با قرآن در مدار عمل و حركت است .محدث خبير ، فيض كاشانى از غزالى نقل مىكند كه قارى قرآن در قرائت كتاب خدا ده حقيقت را بايد منظور داشته باشد :1 ـ فهم اينكه با كلام كه روبروست و با نزول قرآن مجيد چه عنايت و لطفى به او شده ؟2 ـ توجه به عظمت متكلم ، كه وجود مقدس او خالق تمام هستى است و هستى با همه عظمتش در برابر او نقطهاى بيش نيست بلكه نقطه هم نيست .3 ـ حضور قلب و ترك حديث نفس و توجه كامل به قرآن و مفاهيم بلند ملكوتى و آسمانى آن .4 ـ تدبر در آيات و مو شكافى در كلمات حضرت دوست .5 ـ تفهم واقعيات قرآن با عمق قلب و دل ، به خصوص احوال انبيا و صلحا و صديقين و مؤمنان و احوال معاندان و مستكبران و مكذبين .6 ـ خالى كردن عقل و نفس و فهم و قلب از موانع فهم كتاب با عظمت دوست .7 ـ تخصيص ، به اينكه به طور جدى تصور كند كه قرآن با تمام اوامر و نواهيش به خصوص او نازل شده و مقصودى جز او نبوده.