استعاذه او در اين مرتبه از افعالى باشد، كه آثار تجليات جلالى است چون عقاب و انتقام به افعالى كه نتايج تجليات جمالىاند چون عفو و اكرام .
و هرگاه به رتبه تجليات صفاتى رسد ، بر او روشن گردد كه هيچ صفت كمال ثابت نيست مگر حق را و نسبت آنها به اهل عالم عاريتى است ، استعاذه وى از صفات قهريه باشد چون سخط و غضب به صفات لطيفه چون رضا و رحمت و از مقتضيات اسم المضل كه ابليس و اشياع او مظاهر آثار آنند ، پناه برد به اسم الهادى كه انبيا و اتباع ايشان مطارح انوار آنند .
و باز هر وقت به درجهاى ترقى كند كه لمعات تجليات ذات پرتوى افكنده نشانه :
كُلُّ شَىْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ [383] .
هر چيزى مگر ذات او هلاك شدنى است .
حق اليقين وى شود ، استعاذه هم از ذات به ذات خواهد بود :
« هم خود الست گويد و هم خود بلى كند » .
و حضرت خاتم انبيا صلوات اللّه وسلامه عليه در استعاذه به اين هر سه مرتبت اشاره فرمودند ، در وقت تجلى انوار توحيد افعال :
أعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِقابِكَ[384] .
و در زمان طلوع اشعه توحيد صفات :
أعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ[385] .
و به هنگام ظهور عظمت ذات :
أعُوذُ بِكَ مِنْكَ[386][387] .
و لمعه اين نكته سوم جز در زمان سعادت ، نشان آن حضرت درخشان نشد چه هر مستعيذى از اعاظم انبيا عليهمالسلام استعاذه از آنجا كردند كه ايشان بودند و حضرت ختمى منقبت اعوذ از آنجا گفت كه نه او بود ، همه مىگفتند : پناه به تو از غير تو و آن صاحب همت ديده غيرت از غير فرو بسته مىگفت : پناه به تو از تو .
اين بود كه خداوند تبارك و تعالى حضرت رسول اكرم صلىاللهعليهوآله را فضايل بىكران و خصايص بىپايان عطا فرمود ، از آن جمله حضرتش را رحمت عالميان ساخت .
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ [388] .
و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم .
و طاعتش را به اطاعت خود قرين گردانيد :
مَن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ [389] .
هر كه از پيامبر اطاعت كند ، در حقيقت از خدا اطاعت كرده .
و بيعت او را به بيعت خود :
إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللّهَ [390] .
به يقين كسانى كه با تو بيعت مىكنند ، جز اين نيست كه با خدا بيعت مىكنند .
و عزت او را به عزت خود :
وَلِلّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ [391] .
در حالى كه عزت و اقتدار براى خدا و پيامبر او .
و رضا و خشنودى او را به رضاى خود :
وَاللّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن يُرْضُوهُ [392] .
شايستهتر آن بود كه خدا و رسولش را خشنود كنند .
و اجابت او را به اجابت خود :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ [393] .
اى اهل ايمان ! هنگامى كه خدا و پيامبرش شما را به حقايقى كه به شما [ حيات معنوى و ] زندگى [ واقعى ] مىبخشد ، دعوت مىكنند اجابت كنيد .