عرفان اسلامی

حسین انصاریان

جلد 5 -صفحه : 239/ 179
نمايش فراداده

استعاذه او در اين مرتبه از افعالى باشد، كه آثار تجليات جلالى است چون عقاب و انتقام به افعالى كه نتايج تجليات جمالى‏اند چون عفو و اكرام .

و هرگاه به رتبه تجليات صفاتى رسد ، بر او روشن گردد كه هيچ صفت كمال ثابت نيست مگر حق را و نسبت آن‏ها به اهل عالم عاريتى است ، استعاذه وى از صفات قهريه باشد چون سخط و غضب به صفات لطيفه چون رضا و رحمت و از مقتضيات اسم المضل كه ابليس و اشياع او مظاهر آثار آنند ، پناه برد به اسم الهادى كه انبيا و اتباع ايشان مطارح انوار آنند .

و باز هر وقت به درجه‏اى ترقى كند كه لمعات تجليات ذات پرتوى افكنده نشانه :

كُلُّ شَىْ‏ءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ [383] .

هر چيزى مگر ذات او هلاك شدنى است .

حق اليقين وى شود ، استعاذه هم از ذات به ذات خواهد بود :

« هم خود الست گويد و هم خود بلى كند » .

و حضرت خاتم انبيا صلوات اللّه وسلامه عليه در استعاذه به اين هر سه مرتبت اشاره فرمودند ، در وقت تجلى انوار توحيد افعال :

أعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِقابِكَ[384] .

و در زمان طلوع اشعه توحيد صفات :

أعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ[385] .

و به هنگام ظهور عظمت ذات :

أعُوذُ بِكَ مِنْكَ[386][387] .

و لمعه اين نكته سوم جز در زمان سعادت ، نشان آن حضرت درخشان نشد چه هر مستعيذى از اعاظم انبيا عليهم‏السلام استعاذه از آنجا كردند كه ايشان بودند و حضرت ختمى منقبت اعوذ از آنجا گفت كه نه او بود ، همه مى‏گفتند : پناه به تو از غير تو و آن صاحب همت ديده غيرت از غير فرو بسته مى‏گفت : پناه به تو از تو .

اين بود كه خداوند تبارك و تعالى حضرت رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را فضايل بى‏كران و خصايص بى‏پايان عطا فرمود ، از آن جمله حضرتش را رحمت عالميان ساخت .

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ [388] .

و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم .

و طاعتش را به اطاعت خود قرين گردانيد :

مَن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ [389] .

هر كه از پيامبر اطاعت كند ، در حقيقت از خدا اطاعت كرده .

و بيعت او را به بيعت خود :

إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللّهَ [390] .

به يقين كسانى كه با تو بيعت مى‏كنند ، جز اين نيست كه با خدا بيعت مى‏كنند .

و عزت او را به عزت خود :

وَلِلّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ [391] .

در حالى كه عزت و اقتدار براى خدا و پيامبر او .

و رضا و خشنودى او را به رضاى خود :

وَاللّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن يُرْضُوهُ [392] .

شايسته‏تر آن بود كه خدا و رسولش را خشنود كنند .

و اجابت او را به اجابت خود :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ [393] .

اى اهل ايمان ! هنگامى كه خدا و پيامبرش شما را به حقايقى كه به شما [ حيات معنوى و ] زندگى [ واقعى ] مى‏بخشد ، دعوت مى‏كنند اجابت كنيد .