البته آنچه مىبينيم و مىخوانيم عبارت است از ظاهرى از بدن و جسم ، ولى قواى كارگران اين جسم كه عبارت از نفس و روح و وجدان و انديشه و هزاران قدرت نامرئى است و در هيچ لابراتوارى قابل تجزيه و با هيچ ميكروسكوپى قابل رؤيت نيست ، براى ما قابل شرح و درك نمىباشد ، تنها در برابر اين دستگاههاى با عظمت بدن و روح و نفس كه قرار مىگيريم ، به قدرت كامله صاحب اين عالم پى برده و به گوشهاى از عدل و حكمت و علم او آشنا شده و در برابر اين همه احسان او با همه وجود فرياد برمىآوريم :
اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ * الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ [444] .
همه ستايشها، ويژه خدا ، مالك و مربّى جهانيان است . * رحمتش بىاندازه و مهربانىاش هميشگى است .
تكرار « الرحمن الرحيم » در سوره حمد با اينكه دو كلمه مباركه « الرحمن الرحيم » در « بسم اللّه » بود ، ولى تكرارش بعد از « رب العالمين » لطف مخصوصى دارد كه ربوبيت حق از جهت قهر و غلبه و فشار بر موجودات نيست ، بلكه از جهت رحمت عام و خاص است ، به اين معنى كه تمام موجودات در پرتو اين دو حقيقت پرورش مىيابند و اين مسئله معلوم است كه هر مربى و معلم و حاكمى آن گاه تربيتش به ثمر مىرسد كه با مهر و محبت توأم باشد . ربوبيت حق نسبت به موجودات و به خصوص انسان كه اتصالى است دائم و هميشگى و شامل دنيا و آخرت نه بر سبيل قهر و غلبه بلكه از راه عنايت و لطف و مرحمت و محبت است ، پس مدح و شكر آن وجود مقدس در حقيقت پاسخ گويى به نداى فطرت است در برابر رحمانيت و رحيميت او .
مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ [445] .
مالك و فرمانرواى روز پاداش و كيفر است .
انسان داراى گوهر پربهاى آزادى است ، آزادى در نيت و عمل و همين آزادى باعث ارزش نيت و عمل است .
در جوار اين گوهر پرعظمت اگر نيت و عمل انسان ، بر مقتضاى قواعد الهى از انسان صادر گردد ، از پى آن ثواب و جزاى نيك خواهد بود و اگر نيت عمل بر اساس هواى نفس و دعوات شياطين درونى و برونى ، از آدمى ظاهر گردد ، از پى آن عقاب و رنج و مشقت خواهد بود و چون دنياى محدود گنجايش ثواب نيكان و عذاب بدان را ندارد ، خداوند بزرگ مزد نيكان و بدان را به جهان ديگر منتقل كرده كه ابتداى آن جهان پايان اين جهان است و آن جهان محصول اين عالم است و به فرموده پيامبر گرامى اسلام صلىاللهعليهوآله اين جهان مزرعه آخرت است .
اما اينكه مىگويد : مالك روز جزاست ، جاى اين پرسش است كه مگر خداوند مالك هر روز نيست و مگر جزاى عمل نيك و بد مخصوص به دنياى ديگر است و مگر انسان در همه لحظات چه از طريق وجدان و چه از طريق عكس العمل اعمال خويش در دنياى برون و درونش در معرض اجر و عقوبت نيست ؟