عرفان اسلامی

حسین انصاریان

جلد 5 -صفحه : 239/ 4
نمايش فراداده

نماز ، روزنه‏اى به سوى بهشت و انسان فاقد آن هيزم جهنم است ، ميدان زندگى بدون نماز هم‏چون منطقه‏اى بدون خورشيد و خانه‏اى كه خالى از اين حقيقت باشد ، از رحمت خاص حضرت دوست جدا است ، دل بى‏نماز جايگاه كبر و غرور و جان بى‏نماز تراكمى از ظلمت‏ها و پستى هاست .

نماز ، حقيقت بندگى ، اصل پايندگى ، نبود آن مايه شرمندگى و سستى در آن علت سرافكندگى و نور آن حرارت بخش زندگى و فرار از آن ريشه شر و افسردگى و اجراى آن عين آزادگى و اتصال به آن رها شدن از بردگى و وجود آن در ميدان حيات عين سازندگى و نمازگزار واقعى دور از هر آلودگى است .

نماز ، راهبر به سوى خوبى‏ها ، ظاهر كننده درستى‏ها ، نجات دهنده از پستى‏ها ، علاج كننده نادرستى‏ها ، شفاى مستى‏ها و درمان همه دردها است .

نماز ، راهبر است كه انجام آن وسيله قرب به داور و نسبت به عبادات ديگر هم‏چون جوهر و در دنيا و آخرت ناصر و ياور و بر تمام خوبى ها مصدر و واجب بر جمله افراد بشر است .

نماز ، براى زندگى بهترين حاصل و فاقد آن موجودى ناقابل و كشتى‏نشينان حيات را ساحل و براى رهروان راه بهترين منزل و دل عشّاق حقيقى به آن مايل و روح پرواز را محمل و شمع روشنى بخش هر محفل و ثروت و غناى سايل و بين انسان و عذاب فردا حايل است .

نماز ، در فرهنگ الهى ريشه و بنيان و براى صورت حيات به منزله جان و بهترين دستور و حكم قرآن و امر واجب حضرت سبحان و اجرايش بر همه كس سهل و آسان و نور صفابخش دل با ايمان و ميوه باغ عرفان و از جانب حق به بندگان عالى‏ترين احسان و صحيفه حق را بهترين عنوان و دردها را علاج و درمان و راه انسان به سوى رضوان اللّه اكبر است .

نماز ، عين هدايت ، مغز ولايت ، بهترين عنايت ، برترين كفايت ، محكم‏ترين وصايت ، عالى‏ترين روايت ، ريشه درايت ، قابل رعايت ، از عذاب الهى هر كس را كفايت ، قرآن مجيد را شديدترين آيت ، رساننده انسان به حقيقت بى‏نهايت و برپا دارنده آن داراى قابليت است .

مو شكافى و تحليل از حقيقت نماز ، نياز به نگاشتن كتاب‏ها دارد ، انسان گويى با برخورد به نيت ، تكبيره‏الاحرام ، حمد ، سوره ، ركوع ، سجود ، تشهد و سلام ، به دريايى بيكران و بحرى بى‏ساحل برخورد كرده است .

تنها براى سوره مباركه حمدش كتاب‏ها نوشته شده كه هنوز به كنه با عظمت آن نرسيده‏اند ! !

شرح و توضيح حقايق نماز و اين سير پرارزش معنوى فقط درخور پيامبر عزيز صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهو امامان با كرامت عليهم‏السلام است و دست ما تهيدستان از ميوه اين حقيقت كوتاه است.

اين فقير ناچيز ، علاقه داشت كه نماز را با همه گستردگى‏اش به رشته تحرير درآورد ، اما كم‏مايگى و عجز قلم مانع از نوشتن است .

نماز را يك انسان منور به نور الهى و يك متصل به ملكوت عالى و يك آراسته به تحليه ، تخليه و تجليه و يك شربت عشق او چشيده و يك نمازگزار واقعى بايد تجزيه و تحليل كند ، تهى‏دست بى‏نوا را كجا رسد كه چهره اصلى و ملكوتى اين عبادت را نشان دهد ؛ بايد گفت كه اين نوشتار ، فقط راهنمايى به ظاهر نماز و دورنمايى از چشمه پرفيض خداست .

اميد است همان گونه كه سالار شهيدان ، حضرت حسين بن على عليهماالسلام در ظهر عاشورا ، لحظه‏اى كه ابو ثمامه صيداوى از حضرت خواست نماز ظهر را در آن باران اسحله به جماعت اقامه كند و آن جناب به او فرمود: خداوند تو را جزء نمازگزاران محسوب بدارد، همه ما وفرزندان ما را موفق به نماز واقعى و در قيامت كبرى در صف نمازگزاران قرار دهد .