در احاديث در احوال معصومين تدبر كن و در حالات آن بزرگواران تأمل نما ؛ شايد تنبّهى حاصل آيد و ما نيز بتوانيم به قلب مهجور خود بفهمانيم كه اوقات صلاة اوقات حضور دربارگاه قدس حضرت ذوالجلال است ، اوقاتى است كه حقتعالى كه مالك الملوك و عظيم مطلق است بنده ضعيف ناچيز را به مناجات خود دعوت فرموده و به دارالكرامة خود اذن دخول داده تا فوز به سعادتهاى ابدى و سرور بهجتهاى دائمى پيدا كند .
از دخول وقت نماز به مقدار معرفت خود بهجت و سرور داشته باشيم و اگر قلب ، استشعار عظمت و خطر مقام كند به مقدار فهم عظمت ، خوف و خشيت حاصل مىشود و چون قلوب اوليا مختلف و حالات آنها متفاوت است ، به حسب تجليات لطفيه و قهريه و استشعار عظمت و رحمت و جمال ، آنها را به سرور و بهجت وادار كند « وارحنا يا بلال » گويند و گاهى تجليات به عظمت و قهر و سلطنت آنها را از خود بىخود كند و رعشه و رعده براى آنها دست دهد ! !
بالجمله ، اى ضعيف ! آداب قلبيه اوقات آن است كه ، خود را مهيا كنى براى ورود به حضور مالك دنيا و آخرت و مخاطب و مكالمه با حضرت حق جلّ و علا ، پس با نظرى توجه به ضعف و بيچارگى و ذلت و بينوايى خود و عظمت و بزرگى و جلال و كبرياى ذات مقدس جلت عظمته كه انبياء مرسلين و ملائكه مقربان در بارگاه عظمتش از خود بىخود شوند و اعتراف به عجز و مسكنت و ذلت كنند و چون اين نظر را كردى و به دل فهماندى استشعار خوف كند و عبادات خود را ناچيز شمارد .
و با نظرى توجه به سعه رحمت و كمال عطوفت و احاطه رحمانيت آن ذات مقدس كن كه بنده ضعيفى را به بارگاه قدس خود با همه آلودگى و بيچارگى كه دارد بار داده و او را با همه تشريفات فرو فرستادن فرشتگان و نازل نمودن كتابهاى آسمانى و فرستادن انبياى مرسلين دعوت به محفل انس خود فرموده ، بدون آنكه سابقه استعدادى از براى ممكن بيچاره باشد و يا در اين دعوت و حضور براى حضرتش يا ملائكة اللّه يا انبيا سودى تصور شود .