عرفان اسلامی

حسین انصاریان

جلد 5 -صفحه : 239/ 55
نمايش فراداده

1 ـ شراب

مشهور است كه مخترع شراب ، شيطان رجيم بود ؛ او با اختراع اين ماده فساد كه اهل دل آن را ام الخبائث ناميده‏اند ، به عقل و قلب و روح و ايمان و عمل و ادب و تربيت انسان حمله برد و در اين حمله ناجوانمردانه هم در طول تاريخ موفق بود ؛ زيرا آنان كه به اين ماده فساد آلوده شدند ، قواى عاقله را از دست دادند و در نتيجه تبديل به حيوانى بى‏فكر شدند و چون از انديشه در عواقب امور بازماندند ، از اثر بى‏فكرى به انواع گناهان و معاصى آلوده شدند و در آلودگى به معاصى ، حركت الهى قلب و روح را از دست داده خود را به هلاكت ابدى دچار كردند !

امتياز انسان بر ساير موجودات عالم به عقل اوست ، چون عقل را از دست بدهد ، از تمام موجودات بى‏ارزش‏تر و پست‏تر مى‏گردد .

عقل ، حوزه جاذبه تكاليف و مسؤوليت‏هاى الهى و انسانى است ، وقتى جاذبه اين حوزه نورانى از دست برود ، خود به خود ظرف وجود و صفحه حيات از تابش نور پر فروغ تكليف و مسؤوليت محروم مى‏گردد .

كسى كه از نور عقل و تفكر بهره‏مند است ، جز به سوى خير دنيا و آخرت حركتى ندارد ؛ عقل محبوب‏ترين خلق خداست و عاقل كه عقلش را به كار گيرد محبوب‏ترين بنده الهى است .

در «آثار طبسى » آمده :

بدان كه تفكر ، سير انسانى است از مبادى به مقاصد و نظر را همين معنا گفته‏اند .

و هيچ كس از مرتبه نقصان به مرتبه كمال نتواند رسيد الا به سيرى و به اين سبب اول واجبات تفكر و نظر است .