عرفان اسلامی

حسین انصاریان

جلد 5 -صفحه : 239/ 63
نمايش فراداده


  • اگر تيغ عالم بجنبد زجاى برد كشتى آنجا كه خواهد خداى اگر جامه بر تن درد ناخداى

  • نبرد رگى گر نخواهد خداى اگر جامه بر تن درد ناخداى اگر جامه بر تن درد ناخداى

معرفت به اين‏كه وجود مقدس حضرت او ، موجودات و به خصوص جنس انسان را در اين صفحه پهناور هستى ، سرخود و عبث رها نكرده ، بلكه حكمت بالغه او اقتضا كرده كه هر موجودى براى ظهور آثار وجوديش در چهارچوب شرايط و مقررات خداوندى باشد .

و اين چهارچوب و شرايط در كنار حيات انسان عبارت از كتاب و نبوت و امامت و فقاهت است .

معرفت به اين‏كه اين دنياى چند روزه بى‏اعتبار و كم ارزش پايان حيات نيست ، بلكه اين زندگى محدود اگر مطابق با روش انبيا و قواعد قرآن و سنت امامان عليهم‏السلام و فقه فقيهان پايه‏گذارى شود ، مقدمه‏اى براى پديد آمدن سعادتى ابدى در جهان بعد است كه جهانى جاويدانى و هميشگى است .

معرفت به اين‏كه عشق و محبت در قلب انسان بايد وقف حريم مقدس او باشد و بقيه محبت‏ها سايه‏اى از اين محبت باشد .

معرفت به اين‏كه مقصود و محبوب و معبود و معشوق يكى است و بايد دل و جان و قلب و روح و نفس و عقل در گرو عشق و محبت او باشد و تمام حركات و اعمال انسان پرتو آن محبت و شعله فروزان آن عشق باشد كه بدون اين عشق ، پيداكردن معناى حيات محال و آدم شدن و به انسانيت رسيدن و مقصد اصلى را پيدا كردن امرى غير ممكن است .


  • جهان يك قطره از درياى عشق است مقام عشق بس عالى فتادست زكار عشق بهتر پيشه‏اى نيست اسير عشق آزادى نخواهد زيان و سود عالم سر به سر هيچ خطاب عاشقان دور از عتاب است نواى عارفان عين صواب است[157]

  • فلك يك سبزه از صحراى عشق است اساسش از خلل خالى فتادست بِهْ از سوداى عشق انديشه‏اى نيست گر از غم جان دهد شادى نخواهد همين عشق است در عالم دگر هيچ نواى عارفان عين صواب است[157] نواى عارفان عين صواب است[157]