معرفت به اينكه وجود مقدس حضرت او ، موجودات و به خصوص جنس انسان را در اين صفحه پهناور هستى ، سرخود و عبث رها نكرده ، بلكه حكمت بالغه او اقتضا كرده كه هر موجودى براى ظهور آثار وجوديش در چهارچوب شرايط و مقررات خداوندى باشد .
و اين چهارچوب و شرايط در كنار حيات انسان عبارت از كتاب و نبوت و امامت و فقاهت است .
معرفت به اينكه اين دنياى چند روزه بىاعتبار و كم ارزش پايان حيات نيست ، بلكه اين زندگى محدود اگر مطابق با روش انبيا و قواعد قرآن و سنت امامان عليهمالسلام و فقه فقيهان پايهگذارى شود ، مقدمهاى براى پديد آمدن سعادتى ابدى در جهان بعد است كه جهانى جاويدانى و هميشگى است .
معرفت به اينكه عشق و محبت در قلب انسان بايد وقف حريم مقدس او باشد و بقيه محبتها سايهاى از اين محبت باشد .
معرفت به اينكه مقصود و محبوب و معبود و معشوق يكى است و بايد دل و جان و قلب و روح و نفس و عقل در گرو عشق و محبت او باشد و تمام حركات و اعمال انسان پرتو آن محبت و شعله فروزان آن عشق باشد كه بدون اين عشق ، پيداكردن معناى حيات محال و آدم شدن و به انسانيت رسيدن و مقصد اصلى را پيدا كردن امرى غير ممكن است .