كاشف الغطا از بزرگترين فقهاى شيعه و از علماى به نام مكتب اسلام است ، او در دانش فقه مردى كم نظير و دانشمندى بىبديل بود . بسيارى از فقها و دانشمندان از شاگردان و تربيتشدگان آن فقيه بزرگ و عالم سترگ هستند .
روز عيد فطر با هزاران نفر نماز عيد را در صحن مطهر حضرت مولى الموحدين بجاى آورد ، فقيرى دل شكسته كه از شدّت فقر و ندارى كارد به استخوانش رسيده بود به محضر او آمد و اظهار حاجت كرد و گفت : از فطريهاى كه مردم نزد شما آوردهاند به من كمك كن كه سخت محتاجم .
آنجناب فرمود : من تمام فطريهها را به محلّ خودش رساندم و اكنون از آن پول چيزى نزد من نيست ، نيازمند دچار عصبانيت شد ، آب دهن به روى آن مرجع بزرگ انداخت و گفت : تو كه از كمك به هم چون منى عاجزى چرا بر اين مسند نشستهاى ؟!
كاشف الغطا آب دهان آن مرد را به روى و به محاسن خود كشيد ، آن گاه برخاست و عبا از دوش خويش برداشت و روى به جانب نمازگزاران كرد و گفت :
هر كس مرا دوست دارد به اندازه وسعش در اين عبا پول بريزد ، آن گاه خود آن جناب در صف نمازگزاران گشت و براى آن فقير كمك قابل توجهى از مردم گرفت ! !
راستى ، بجاى اين كه اين موارد را حلم بناميم بهتر است معجزه اخلاقى بگوييم كه اين گونه اخلاق هم سويى با اوليا و انبياى الهى است .
پس از آن كه ملا مهدى كتاب با ارزش « جامع السعادات » را در اخلاق نوشت و نسخههاى آن در مناطق مسلماننشين پخش شد ، نسخهاى از آن كتاب به دست بزرگ مرد شيعه ، جامع فضايل و كمالات سيد مهدى بحرالعلوم كه در نجف اشرف محور علم و تقوا و زهد و عبادت و كياست و مرجعيت بود رسيد .
سيد از ديدن آن كتاب در شگفت شد و آرزو كرد روزى به ديدار مؤلف آن گنجينهپر قيمت موفق گردد .