تواضع و فروتنى يك حالت عالى و روحى و روانى است كه از بركت معرفت انسان به حقّ و به خود و به خلق و به دنيا به دست مىآيد .
آرى ، وقتى به اين حقيقت آشنا شويم كه وجود مقدس حضرت حق خالق كل شىء و ربّ عالم و روزى بخش تمام موجودات و حافظ همه هستى و بصير خبير به تمام امور و سميع به تمام اصوات و قادر بر هر چيز است ، بدون شك در برابر عظمت و هيبت و جلال و كمال او به تواضع برخاسته و از بركت آن تواضع مطيع و فرمانبر او خواهيم شد و به دايره با عظمت بندگى و به ميدان پر منفعت عبوديت قدم گذاشته و مجذوب و شيداى آن كمال مطلق خواهيم شد كه تواضع در برابر حق جز فانى شدن در عظمت او و در تمام امور بنده و مطيع و فرمانبر او بودن ، معناى ديگر ندارد .
تنها به اين كه بگويم به وجود او معتقدم و او را دوست دارم تواضع حاصل نمىشود ، تواضع حقيقى در برابر حضرت او معرفت واقعى به او و پيروى از دستورهاى اوست .
عبادت و عبوديت معنايى جز اين ندارد ، عبد يعنى آشناى با مولا و مطيع و سر به فرمان ارباب .
آنان كه ادعاى خدا دوستى و خدا اعتقادى دارند ، ولى عامل به قرآن و دستورهاى حضرت دوست كه از جانب انبيا و ائمه و اوليا اعلام شده نيستند متكبّرند و خداى عزيز متكبران را دوست ندارد .
تواضع ، روزنه سعادت دنيا و آخرت و عامل دور شدن آتش عذاب از انسان و نزديك كننده بهشت برين به آدمى است .
تواضع ، باعث آراسته شدن انسان به حسنات و دور ماندن آدمى از سيّئات و بدىها و پستىهاست .
تواضع ، خورشيد جان و حيات روان و چشمه جاودان و روح بخش به انسان و كامل كننده آدم در راه خداوند منّان است .
تواضع ، مقدمه معرفت ، علاج كسالت ، دور كننده شقاوت ، آورنده سعادت و آراسته كننده انسان به كرامت است .
تواضع ، ريشه حقايق ، چراغ قلب صادق ، اميد دل شايق ، راهگشاى عاشق ، كوبنده منافق و جلب كننده خشنودى خالق است .
كبر در برابر حضرت حق از اعظم گناهان و از بدترين مفاسد و علّت خزى دنيا و عذاب آخرت است .
در هر صورت ، چون از طريق آيات الهى چه آيات آفاقى و چه آيات انفسى و چه آيات قرآنى ، داراى معرفت به اللّه شوى و ربّ و خالق خود را بشناسى و به موقعيت و موقف خود و جهانى كه در آن هستى واقف گردى و به اين نتيجه برسى كه تنها راه سعادت و كسب رشد و كمال معرفت است ، به حالت عالى تواضع دست يابى و از پى آن به اجراى دستورهاى حضرت ربالارباب اقدام كنى و به تدريج قدرت خطرناك هواى نفس را كه دشمنترين دشمنان توست در مملكت وجودت به ضعف كشانى و حكومت باطل او را از دستش گرفته به دست حق بسپارى و وجود خويش را در اين مرحله آيينه تجلى اسما و صفات كنى و به معناى حقيقى عبد و بنده او گشته و از هر قيدى رهايى يابى و از بند هر اسارتى برهى و به جلب رضاى دوست نايل شوى و نفس و حواسش را باركش بندگى و عبادت حضرت حق نمايى و به مفهوم عالى تواضع تحقّق عينى بخشى .
اگر موفق به كبر ورزى در برابر هواى نفس شويم و سركشى غرايز و شهوات و اميال و خيالات و آرزوها را با توجّه به حضرت حق و عمل به دستورهاى جناب او مهار كنيم به عرصه با عظمت تواضع راه يابيم كه حقيقت تواضع تكبر كردن با شياطين و هواى نفس است ، چنانچه تكبر در برابر حق محصول تواضع و فروتنى در برابر هوا و شياطين است و اين تواضع در برابر هوا و تكبر در برابر حق فقط به ضرر خود انسان است .