عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شارح « مثنوى » مى‏گويد[325] :

پس از آن كه جلال الدين اين مطلب را بيان مى‏كند كه در دنيا اغلب پيكارها و ستيزه‏جويى‏ها ناشى از خود دوستى افراطى و نفس پرستى است و اگر انسان بتواند نفس خود را مهار كند نه با كسى دشمنى خواهد داشت و نه كسى به او خصومت خواهد ورزيد ، اين اعتراض را متذكر مى‏شود كه اگر اين اصل صحيح بود ، چرا پيامبران الهى دشمنان فراوان داشتند ، با اين كه آنان بدون ترديد نفس خويش را به كلّى از پا در آورده بودند .

جلال الدين به اين اعتراض پاسخ بسيار عالى مى‏دهد و مى‏گويد : شما گمان مبريد كه خصومت با پيامبران دشمنى با آن‏ها بوده است ، مثلاً براى آن بوده است كه پيامبران مانع زندگى آن‏ها بودند ، يا پيامبران لذايذ آن‏ها را از دستشان مى‏گرفتند ، يا پيامبران خون ناحقى مى‏ريختند ، يا پيامبران قيافه زشتى داشتند ، هيچ يك از اين‏ها علت دشمنى با پيامبران نبوده است ، بلكه بايد ببينيم كه پيامبران مطابق دستورهاى الهى چه مى‏گفتند ؟

آنان مى‏گفتند : موجوديّت انسانى در خور و خواب و خشم و شهوت خلاصه نمى‏شود .

آنان مى‏گفتند : موجوديّت انسانى در تنفس و جنبش حيوانى پايان نمى‏پذيرد .

آنان مى‏گفتند : اين موجود بزرگ داراى گوهر روحانى است كه او را مى‏تواند از تمام طبيعت بالاتر برده و به مقامى برساند كه جزئى از ابديت گردد و در بارگاه الهى از هر گونه مادّه و ماديات گام فراتر نهد .

براى به ثمر رسيدن چنين موجوديّت بايستى نفس و خواسته‏هاى آن را محدود كرد و بايستى در روابط افراد با يكديگر عدالت ورزيد ، بايستى رابطه بندگى را ميان خود و خدا برقرار ساخت .

چون اين مقررات مخالف هوا و هوس‏هاى حيوانى بوده و از زندگانى بى‏خيال و ناخود آگاه آنان جلوگيرى مى‏كرد ، لذا مردم به دشمنى با پيامبران برمى‏خاستند ، اين دشمنى در حقيقت با شخص پيامبران نبوده است ، بلكه آنان نمى‏خواستند شهوات چند روزه خود را رها كنند و به اصطلاح ، ساده لوحان بى‏خبر نمى‏خواستند نقد را به نسيه بفروشند ، در نتيجه آنان با تكامل و رهسپار شدن به ابديت و سعادت مطلق خويش در نبرد بودند ، به همين جهت است كه جلال الدين مى‏گويد :

  • دشمن خود بوده‏اند آن منكران زخم بر خود مى‏زدند ايشان چنان

  • زخم بر خود مى‏زدند ايشان چنان زخم بر خود مى‏زدند ايشان چنان

/ 215