در عين اين كه اسلام عزيز در آيينه آيات و روايات مراء و جدال و نزاع و خصومت در گفتار و لجبازى را حرام كرده كه در بخش بعد به موارد حرمت اشاره خواهد رفت ، براى روشن شدن حق در برابر كسى كه حق در نظرش مجهول است ، به فرموده قرآن مجيد جدال احسن ـ يعنى كلاميكه در عين نرمى همراه با حجت و دليل و برهان است و به خاطر اتمام حجت بر خصم و ملزم نمودن او به پذيرفتن حقيقت بكار مىرود ـ لازم و بلكه واجب است .احتجاجاتى كه قرآن از انبيا و كتب روايتى از ائمه و اولياى الهى در برابر مخالفان و منكران نقل مىكند ، همه جدال احسن است و بر اثر همين نوع مجادله ، حق و حقيقت براى بسيارى از منكران و بىخبران روشن گشت و با كمال خضوع و خشوع در برابر دين تسليم و به سعادت دنيا و آخرت رسيدند ، قرآن در زمينه مجادله احسن كه يكى از طرق هدايت مردم و روشن نمودن حق در برابر آنان است مىفرمايد : ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [101] .[ مردم را ] با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن ، و با آنان به نيكوترين شيوه به بحث [ و مجادله ]بپرداز ، يقيناً پروردگارت به كسانى كه از راه او گمراه شدهاند و نيز به راه يافتگان داناتر است . آيات 77 تا 83 سوره مباركه يس بيانگر جدال احسن است كه خداى مهربان به پيامبر عزيزش در برابر يكى از منكران زندهشدن مردگان تعليم داده است[102] :آيا انسان ندانسته كه ما او را از نطفهاى [ پست و ناچيز ] آفريدهايم و اينك ستيزهگرى آشكار است ؟ * در حالى كه آفرينش نخستين خود را از ياد برده براى ما مثلى زد [ و ] گفت : چه كسى اين استخوانها را در حالى كه پوسيدهاند ، زنده مىكند ؟ * بگو : همان كسى كه نخستين بار آن راپديد آورد . زندهاش مىكند و او به هر چيزى داناست * همان كسى كه براى شما از درخت سبز ، « آتش زنه » آفريد ، كه اكنون شما از آن آتش مىافروزيد . * آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده است ، قدرت ندارد كه [ پس از مرگشان ]همانند آنان را بيافريند ؟ چرا قدرت دارد ؛ زيرا اوست كه آفريننده بسيار داناست . * شأن او اين است كه چون پديد آمدن چيزى را اراده كند ، فقط به آن مىگويد : باش ، پس بىدرنگ موجود مىشود . * بنابراين [ از هر عيب و نقصى ]منزّه است خدايى كه مالكيّت و فرمانروايى همه چيز به دست اوست و به سوى او بازگردانده مىشويد .