حضرت اميرالمؤمنين على عليهالسلام مىفرمايد : فَبَعَثَ فيهِمْ رُسُلَهُ وَواتَرَ اِلَيْهِمْ اَنْبِياءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ ميثاقَ فِطْرَتِهِ وَيُذَكِّروهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ وَيَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْليغِ وَيُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ وَيُرُوهُمُ الاْياتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَمِهادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضوعٍ وَمَعايِشَ تُحْييهِمْ[384] .خداوند رسولانى را در ميان آنان برانگيخت و پيامبرانش را پياپى به سوى آنان فرستاد ، تا مردم را به اداى پيمان فطرى كه با آفريدگارشان بسته بودند وادار نمايند و نعمت فراموش شده او را به يادشان بياورند و با تبليغ دلايل روشن وظيفه رسالت را بجاى آورند و نيروى مخفى عقول مردم را برانگيزانند و بارور سازند و آيات با عظمت الهى را كه در هندسه كلى هستى نقش بسته است به آنان بنمايانند . آسمانهايى برافراشته بالاى سرشان و گهواره گسترده زمين زير پايشان و معيشتهايى كه حياتشان را تأمين نمايد . با توجه به لطايفى كه در گفتار شاه اوليا حضرت على عليهالسلام هست ، آيا كسى به خود جرأت و جسارت مىدهد كه بگويد : نهال وجود انسان بدون باغبانى انبيا و اوليا قابليت رشد دارد ؟بايد به دامن كرامت و حقيقت حضرت ختمى مرتبت كه خلاصه همه انبيا و عصاره همه كتب آسمانى و تجلّى تمام ملكوت الهى و ما حصل كلّ معارف آسمانى است دست توسّل زده و آن حضرت را به حقيقت شناخته و به طور كامل از آن جناب در همه شؤون پيروى كرد و وى را مقتداى خود قرار داده و بر اساس دستور واجب حضرت حق به او اقتدا نمود كه علم ازلى آن وجود مبارك را تا قيامت ، مقتداى خلق و بر تمام انسانها پيروى از آن حضرت را واجب عينى قرار داده است كه پيروى از او پيروى از خدا و همه انبيا و قرآن مجيد است و نيز پيروى حقيقى از او ما را به سوى ائمه عليهمالسلام اثنا عشر كه اوّل آنان على عليهالسلام و آخر آنان مهدى صاحب زمان عليهالسلاماست رهنمون شده و درهاى سعادت دنيا و آخرت را به روى ما باز مىكند .با توجه به تمام مقدماتى كه در اين فصل گذشت به اين نتيجه مىرسيم كه ما را مقتدايى جز خدا و انبيا و قرآن و ائمه طاهرين عليهمالسلام و شاگردان حقيقى آنان كه فقهاى جامع الشرايطند نيست و صراط مستقيمى كه قرآن بر آن پافشارى دارد ، همين است و بس و اين همه در سايه رسالت پيامبر صلىاللهعليهوآله متجلّى است كه پيروى از رسول ، ما را به پيروى از خدا و انبيا و قرآن و ائمه عليهمالسلام و فقهاى واجد شرايط هدايت كرده و باعث جلب خشنودى حق و به دست آوردن خير دنيا و آخرت و آبادى امروز و فردا و رشد و كمال معنوى و روحى است .