رَبِّ بِما بَرَأْتَنى فَعَدَّلْتَ فِطْرَتى ، رَبِّ بِما أنْشأْتَنى فَاَحْسَنْتَ صورَتى ، رَبِّ بِما اَحْسَنْتَ اِلَىَّ وَفى نَفْسى عافَيْتَنى ، رَبِّ بِما كَلَأْتَنى وَوَفَّقْتَنى ، رَبِّ بِما اَنْعَمْتَ عَلَىِّ فَهَدَيْتَنى ، رَبِّ بِما اَوْلَيْتَنى وَمِنْ كُلِّ خَيْرٍ اَعْطَيْتَنى ، رَبِّ بِما اَطْعَمْتَنى وَسَقَيْتَنى ، رَبِّ بِما اَغْنَيْتَنى وَاَقْنَيْتَنى ، رَبِّ بِما اَعَنْتَنى وَاَعْزَرْتَنى ، رَبِّ بِما اَلْبَسْتَنى مِن سِتْرِكَ الصّافى وَيَسَّرْتَ لى مِنْ صُنْعِكَ الْكافى . .[335] .
پروردگارا ! به اين كه مرا پديد آوردى ، پس در خلقتم تناسب نهادى ، پروردگارا ! به اين كه آفرينشم را آغاز نمودى ، و صورتم را نيكو نمودى ، پروردگارا ! به اين كه به من احسان كردى ، و در خويشتنم عافيت نهادى ، پروردگارا ! به اين كه محافظتم نمودى و موفقم داشتى ، پروردگارا ! به اين كه بر من نعمت بخشيدى و راهنمايىام نمودى ، پروردگارا ! به اين كه سزاوار احسانم كردى و از هر چيزى عطايم كردى ، پروردگارا ! به اين كه مرا خوراندى و نوشاندى ، پروردگارا ! به اين كه بىنيازم ساختى و اندوختهام بخشيدى ، پروردگارا ! به اين كه يارىام نمودى و عِزَّتم بخشيدى ، پروردگارا ! به اين كه به من پوشاندى ، از پوشش با صفايت ، و بر من آسان نمودى از رفتار كفايت كنندهات .
پس بعد از توجه به اين حقايق كه از قول پاكترين و راستگوترين انسان نقل شده چه جاى تكبر نسبت به آن جناب است كه ربوبيّتش در همه احوال دستگير تمام ذرّات پيدا و ناپيداى هستى است ؟ !
در اينجا چه بجاست كه دست حاجت به سوى حضرت او دراز كرده و در كمال فقر و ذلت و زارى و نيازمندى ، از جنابش بخواهيم از ما دستگيرى كن و امراض باطنى ما را كه بدترين برنامه در وجود انسان است علاج فرما و ما را به سوى خشوع و خضوع و تواضع و فروتنى در همه زمينههاى زندگى رهنمون شو .
آرى ، اوست خالق و رب تمام موجودات و منبع روزى بخش به جز او وجود ندارد ، اوست كه هميشه با قدرت كاملهاش و با لطف و عنايت و محبّتش به موجودات ، سفره روزى همه را پر نگاه داشته و به هر كس هر چه لازم دارد از خزانه رحمتش عنايت مىكند ، به عبارت ديگر تمام موجودات عالم روزىخوار حضرت اويند و نمكخور آن وجود مبارك ، اما چه جاى تأسف است كه در ميان آدميان ، گروهى نمك او را مىخورند ولى نمكدان مىشكنند ، اينان از سفره حضرت او كسب قدرت و نيرو مىكنند و آن قدرت را عليه حضرت او به كار مىگيرند و به تعبير ديگر از منابع روزى در هر حدى كه مىخواهند مىخورند و چون سير و سيراب شدند سر به طغيان و عصيان برمىدارند و در كنار هر گناهى صداى قهقهه خنده آنان به فلك مىرسد ، نمىدانم مستاند يا بر گناه و عصيان و آلودگى خود افتخار كرده ، سينه سپر مىنمايند ؟
قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَىِّ وَمَن يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ * فَذلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ [336] .
بگو : كيست كه شما را از آسمان و زمين روزى مىدهد ؟ يا كيست كه بر گوشها و چشمها مالكيّت و حكومت دارد ؟ و كيست كه زنده را از مرده ، و مرده را از زنده بيرون مىآورد ؟ و كيست كه همواره امور [ جهان هستى ]را تدبير مىكند ؟ به زودى خواهند گفت : خدا ! پس بگو : آيا [ از پرستش غير او ] نمىپرهيزيد ؟ ! * اين است خدا ، پروردگار حقيقى شما ، بنابراين بعد از حق چيزى جز گمراهى و ضلالت وجود دارد ؟ پس چگونه شما را از حق بازمىگردانند ؟
از آيات عجيب قرآن مجيد است ، كمال بىانصافى و ناجوانمردى است كه انسان عاقل اين گونه آيات را در قرآن كريم ببيند و در برابر حق به تواضع برنخيزد ، من در طول مطالعاتم ، بهترين راه را براى به دست آوردن تواضع جز انديشه در آيات توحيد قرآن و دقت در روايات و دعاهايى كه معارف الهيه را توضيح دادهاند نديدهام .