حضرت زين العابدين عليهالسلام در صحيفه ثانيه در مناجات عارفان تقاضاهاى عجيبى از حضرت حق براى قرار گرفتن در اهل لقا و قرب و وصال و اتصال دارند :
اِلهى فَاجْعَلْنا مِنَ الَّذينَ تَوَشَّحَتْ اَشْجارُ الشَّوْقِ اِلَيْكَ فى حَدائِقِ صُدُورِهِمْ ، وَاَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِكَ بِمجامِعِ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ اِلى اَوْكارِ الاَْفْكارِ يَأْوُونَ وَفى رِياضِ الْقُرْبِ وَالْمُكاشَفَةِ يَرْتَعُونَ وَمِنْ حِياضِ الْمَحَبَّةِ بِكَأْسِ الْمُلاطَفَةِ يَكْرَعُونَ[382] .
بار خدايا ! اى معبود من واى مقصد و مقصود من ! مرا از آن بندگانى قرار ده كه درختان شوق به تو در باغهاى سينه آنان به هم پيچيده و آتش عشق به حضرتت در مجامع دلهاشان شعله كشيده ، آنان كه به لانه انديشه در حقّت پناه برده و فكرى در اين جهان هستى جز تو ندارند و در باغ قرب و مكاشفه ، در چرا هستند و از حوض عشق و محبت تو به جام لطفت شراب دوستى و قرب مىنوشند .
آرى ، اين است انسان ، آن موجودى كه لايق خلافت ، هدايت ، اصالت ، شرافت ، كرامت ، قربت ، محبت ، عنايت ، عافيت ، سلامت ، سعادت ، رشادت ، شهادت و جنّت است ، ولى اين همه به دست آوردنش فقط در سايه اتصال به انبيا و قرآن و ائمه عليهمالسلام و معارف الهيه ميسّر است و بس و اين كه اى خواننده عزيز ! خود را بشناس و از رهبران الهى خبر بگير و دست به دامان آنان زن و با آن بزرگواران همراه شو ، با اقتداى به ايشان راه رسيدن به كمالات انسان و درجات الهى و مقام با عظمت قرب و وصال حضرت دوست را طى كن و از اين عالم به عالم ديگر شو و به موت اختيارى بمير كه ارزش اين مردن به گفته رسول الهى از شهادت در ميدان جنگ بالاتر است .
حكيم صفاى اصفهانى در مقام با عظمت انسان مىگويد :