عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

براى انسان در صورت مصرف كردن قوايش هماهنگ با خواسته‏هاى حق ، مقامى است كه معارف الهيه از آن مقام تعبير به قرب و جذب كرده‏اند و اين مقام بدين كيفيت براى احدى از موجودات نيست دو مقامى كه حضرت سيدالشهدا با اشك دو ديده پاك و خدا بينش از حضرت حق در دعاى عرفه در صحراى عرفات تقاضا كرد :

اِلهى حَقِّقْنى بِحَقايِقِ اَهْلِ الْقُرْبِ وَاسْلُكَ بى مَسْلَكَ اَهْلِ الْجَذْبِ[377] .

بار خدايا! مرا به حقايق اهل قرب ثابت قدم كن و به راه و روش اهل جذب ببر.

شما مى‏دانيد كه تمام انسان‏هاى مؤمن ، عاشق رسيدن به اجر و مزد عبادت يعنى بهشت حقّند ولى كار عظمت و بزرگى انسان در اين جهان هستى بجايى مى‏رسد كه از بهشت غافل گشته و غرق در عشق دوست مى‏شود در اينصورت كه عشق بهشت متوجه انسان گشته و براى ورود و ديدار انسان در التهاب و اضطراب قرار مى‏گيرد .

اِنَّ الْجَنَّةَ لاََعْشَقُ لِسَلْمانَ مِنْ سَلْمانَ لِلْجَنَّةِ[378] .

اشتياق بهشت براى سلمان بيشتر است از شوق سلمان به بهشت .

صدوق بزرگوار نقل مى‏كند :

اِنَّ النَّبِىَّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قالَ : اشْتاقَتِ الْجَنَّةُ اِلى أرْبَعٍ مِنَ النِّساءِ : مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرانَ ، وَآسِيَةَ بِنْتِ مُزاحِمٍ زَوْجَةِ فِرْعَوْنَ وَخَديجَةَ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ زَوْجَةِ النَّبِىِّ فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَفاطَمِةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ[379] .

رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود : بهشت الهى عاشق چهار زن است :

مريم دختر عمران ، آسيه دختر مزاحم همسر فرعون ، خديجه دختر خويلد همسر رسول خدا در دنيا و آخرت و فاطمه دختر محمّد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله .

كار عظمت و مقام انسان و رفعت كرامت فرزند آدم و اصالت و شرافت اين موجود به جايى مى‏رسد كه حضرت يعسوب الدين ، مولى الموحدين ، امام عارفان ، اسوه عاشقان حضرت اسداللّه الغالب على بن ابى‏طالب عليه‏السلاممى‏فرمايد :

اَلْعارِفُ اِذا خَرَجَ مِنَ الدُّنْيا لَمْ يَجِدْهُ السّائِقُ وَالشَّهيدُ فِى الْقِيامَةِ وَلا رِضْوانُ الْجَنَّةِ فِى الْجَنَّةِ وَلا مالِكُ النّارِ فِى النّارِ . قيلَ :

وَاَيْنَ يَقْعُدُ الْعارِفُ قالَ عليه‏السلام : فى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ[380] .

به هنگامى كه عارف از دنيا مى‏رود ، ملك حامل مردگان به قيامت و شهيد او را ملاقات نمى‏نمايند و حتى رضوان بهشت وى را در بهشت نمى‏بيند و مالك جهنم از او اثرى نمى‏يابد . پرسيدند : پس عارف در كجاى جاى مى‏گيرد ؟

فرمود :

فى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ [381] .

در جايگاهى حق و پسنديده نزد پادشاهى توانا .

/ 215