وَاَمّا تَعْلَمُهُ اَنْتَ فَظَلَمْتَ صاحِبَكَ بِطَلَبِكَ عَثْرَتَهُ .
اَوْ يَعْلَمُهُ صاحِبُكَ فَتَرَكْتَ حُرْمَتَهُ وَلَمْ تُنْزِلْهُ مَنْزِلَتَهُ ، وَهذا كُلُّهُ مُحالٌ لِمَنْ اَنْصَفَ وَقَبِلَ الْحَقَّ .
وَمَنْ تَرَكَ الْمُماراةَ فَقَدْ اَوْثَقَ ايمانَهُ وَاَحْسَنَ صُحْبَةَ دينِهِ وَصانَ عَقْلَهُ .
اِنَّ مَلَكَةَ التَّوَثُّبِ كَمَلَكَةِ التَّخَيُّلِ فى ايراثِ الْوَهْنِ فِى الْمُدْرَكِ[98] .
[ اَلْمِراءُ داءٌ دَوِىٌّ وَلَيْسَ فِى الاِْنْسانِ خَصْلَةٌ اَشَرُّ مِنْهُ وَهُوَ خُلْقُ اِبْليسَ وَنِسْبَتُهُ فَلا يُمارى فى اَىِّ حالٍ كانَ اِلاّ مَنْ كانَ جاهِلاً بِنَفْسِهِ وَبِغَيْرِهِ مَحْرومًا مِنْ حَقايِقِ الدّينِ ]
امام صادق عليهالسلام در اين روايت آموزنده و سخنان سلامتبخش مىفرمايد :
مراء كه به معناى جدال و نزاع و لجبازى و خصومت در سخن است ، درد بسيار سخت و خطرناكى است كه در آدميزاد خصلتى شرتر از آن پيدا نمىشود .
مراء و جدال و نزاع كه زبان زبانى كردن در برابر حقّ روشن و كلام مبرهن است ، اخلاق ابليس و برنامهايست كه آن ملعون مطرود به خود بست .
قرآن مجيد مكرّر به مسئله جدال و مراء ابليس در برابر يك حقيقت روشن و مسلّم اشاره مىكند ، تا از اين طريق مردم را هدايت كرده و به آنان بياموزد كه در برابر حق مراء و جدال نكنيد .
چون حق كه در همه شؤون منوّر به نور الهى است و با محكمترين استدلال و برهان و حكمت همراه است ، بر شما تجلّى كرد ، با كمال خضوع آن را بپذيريد و به آن آراسته شويد و از نزاع و خصومت و لجبازى بپرهيزيد كه مراء و جدال باطل ، عامل هلاكت و وسيله افتضاح و علّت محروم ماندن از فيوضات الهيه و ربانيه و ممنوع شدن از رحمت واسعه الهيه و كرم بىانتهاى ربّانيّه است .
وقتى يك مسئله فطرى است ، هنگامى كه يك واقعيت آشكار است ، زمانى كه يك حقيقت روشن است ، در موقعى كه يك مسأله علمى يا دينى يا اجتماعى همراه با دليل و برهان و حكمت است ، نزاع و خصومت و مراء و جدال در برابر آن آيا جز بكارگيرى اخلاق ابليسى چيز ديگرى است ؟ !
آيا پيروى از خصلت و خوى شيطان ، برازنده يك انسان متدين عاقل با انصاف است ؟
برخورد جامعه زمان نوح با نوح ، جامعه هود با هود ، جامعه صالح با صالح ، جامعه نمرودى با ابراهيم ، جامعه فرعونى با موسى ، جامعه فريسيان با عيسى و جامعه مكه با نور الهى ، وجود مقدس خاتم انبيا محمد رسول اللّه صلىاللهعليهوآلهو برخورد سقيفه با اسداللّه ، عين اللّه ، يداللّه حضرت على بن ابىطالب عليهالسلام و برخورد اهل شام و قاسطين و ناكثين و مارقين با آن حضرت ، جز پيمودن راه مراء و خصومت و نزاع و جدال چيز ديگرى بود ؟