مراء و جدالى كه كشورها را از هم پاشيد ، ملّتها را به روز سياه نشاند ، اولياى الهى را به سختترين مصايب و شدايد دچار كرده و استعدادهاى الهى را در بسيارى از مردم از بين برد ! !
با حق جدال نكنيد ، از مراء بپرهيزيد ، نزاع در گفتار را كنار بگذاريد ، اهل خضوع و خشوع و تواضع باشيد ، سهل و آسان واقعيتها را قبول كنيد . خود و ديگران را دچار باطل و هلاكت و فلاكت و سيهبختى و تيره روزى نكنيد ، راه حق را پيموده و اخلاق و كردار خود را هماهنگ با اخلاق و كردار انبيا قرار دهيد .
دل را آلوده نكيند ، قلب را سياه ننماييد ، نفس را به خباثت نكشيد ، روح را نميرانيد ، بين خود و نور حق حجاب نشويد ، با خدا و انبيا و ائمه و صلحا و اهل نصيحت كه جز خير و مصلحت شما چيزى نمىخواهند در امر دين و دنيا لجبازى نكنيد ، به خود آييد و بعد از آن باز به خود آييد كه شما ذاتاً آيينه انعكاس صفات حضرت حقيد ، اين آيينه را با گناه و معصيت قيراندود ننماييد كه پشيمانى پس از مرگ سودى ندارد .
بياييد همانند اولياى خدا فقط به خدا فكر كنيد و تنها سخن از او بگوييد و با او بگوييد و با او باشيد و به سوى او پرواز كنيد و براى او باشيد و به خاطر او بخواهيد و به پيشگاه مقدسش با زبان دل عرضه بداريد :
چون دانستى كه ممارات و مجادله صفت ابليس است پس بدان كه مراء ندارد در هيچ حال ، مگر كسى كه خود و غير را نشناخته و از معارف و حقايق دينيه و اوصاف حميده محروم باشد ؛ چه هركه راه به عجز و قصور خود برد و به جهل خويش واقف گشته اعتراف نمايد و بداند كه علم به حقيقت اشيا و واقعيت حقايق مخصوص ذات بارى و نفوس مقدسه است و به مضمون فَوْقَ كُلِّ ذى عِلْمٍ عَليمٌ دانا و آگاه و بينا باشد ، راه مراء و مجادله و منازعه را بر خود مىبندد و اقدام به آن نمىكند .
در حديث است كه :
شخصى به خدمت امام حسين عليهالسلامعرضه داشت : ساعتى بنشين تا در مسائل دينى مناظره و مباحثه كنيم و قصدش از اين دعوت يافتن حق نبود ، بلكه مىخواست راه مراء و مجادله و منازعه و خصومت با حق بپيمايد .