در گير و دار اين اخذ و عطاهاى نامشروع كه هدفى جز هدم اسلام و آثار آن نداشت اگر ائمه معصومين عليهمالسلام از على عليهالسلام تا امام عصر و ياران با وفايشان به فرياد اسلام نمىرسيدند و اگر بزرگان دين شيعه از جاده تبعيد و شهادت و رنج و زحمت و خون نمىگذشتند ، امروز و فردا از اسلام جز اسمى باقى نبود و باور كنيد كه همان اسم خشك هم از دين خدا باقى نمانده بود و به عمر پر بركت دين خاتمه داده مىشد ، از اين جهت امام صادق عليهالسلام در اين فصل مسئله اخذ و عطا را متذكر شده و مىفرمايد :
هر كس گرفتن چيزى از مردم در نزدش محبوبتر از بخشش باشد مغبون است ، چه او منفعت دنيا را بر اثر غفلت از بخشش و عطاى در راه خدا كه نفع آخرت است بهتر دانسته است .
سزاوار است انسان آنچه را مىگيرد به حق و موافق شرع باشد و هرگاه مىبخشد در راه حق و به حق و از حق باشد .
چه بسا كه اخذ كننده در برابر اخذش دينش را معامله مىكند كه اين بدترين معامله است و چه بسا عطاكننده كه بر اثر عطايش در معرض سخط و غضب حضرت حق قرار مىگيرد كه مصداق اتم و اكمل اين جمله همان دستگاههاى ستم و عمل كثيفشان هستند و در مرحله بعد آنان كه بدون استحقاق از خمس و زكات و صدقات استفاده مىكنند و يا اينگونه حقوق را در راه شهرت و شخصيت خود به افراد غير مستحق مىدهند .
سپس حضرت مىفرمايد :
من در اصل موضوع سخن ندارم ، سخنم در اين است كه در اخذ و عطا اهل نجات كيانند و اهل هلاكت و بدبختى كدام طايفهاند ؟
اهل نجات آنان هستند كه در اخذ و عطا جانب تقوا را رعايت مىكنند و به حبل ورع و پاكدامنى چنگ مىزنند .
امام صادق عليهالسلام در دنباله روايت مىفرمايند :
مراتب آدمى در تقوا و ورع منقسم به دو قسم است : خاص و عام .
جماعتى در مسئله اخذ ، كمال دقّت را به كار مىبرند و تا صد در صد يقين به حلال بودن مال و مورد نداشته باشند از گرفتن امتناع مىورزيدند و به وقت ضرورت هم به بيش از سد جوع و پوشش بدن روى نمىآورند .
و ديگر دستهاى هستند كه تنها به ظاهر مسئله اكتفا مىكنند و تفحّص زيادى نمىنمايند و همين كه بر حسب ظاهر علم به غصب و سرقت و حرمت ندارند اكتفا كرده و دست خويش را براى گرفتن دراز مىكنند .
در ايّام تحصيل به وسيله يكى از نيك مردان كه دستش از مال دنيا تهى بود از فقر شديد خانواده محترمى باخبر شدم ، به توسّط آن نيك مرد ، ماه به ماه يا چند هفته به چند هفته كمك ناچيزى به آن خانواده مىكردم .
يك روز مبلغ بيست و پنج تومان كه در آن روز مخارج چند روز يك خانواده را اداره مىكرد براى آن خانواده به توسط آن مرد پاك فرستادم ولى پس از چند لحظه آن مقدار را برگرداند ، در حالى كه مىدانستم با داشتن عايله سنگين به آن محتاج است ، سبب برگشت دادن پول را از واسطه پرسيدم پاسخ گفت : سرپرست خانواده فقير گفت : من مخارج امروز و فردا را دارم اين مقدار پول را به كسى بدهيد كه خرج امروز و امشبش را ندارد .