عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زندان‏هاى معاويه و يزيد و مروان و عبدالملك و هشام و وليد اموى و مهدى و هادى و هارون و مأمون و متوكل عباسى از اهل حقيقت پر بود و آنان به جرم ايمان و آگاهى از قرآن زير بدترين شكنجه‏ها بودند ، ولى در رأس دستگاه‏هاى دولتى بى‏دينان واقعى با پول بيت‏المال و عطاهاى بيجا مشغول كندن درخت اسلام از ريشه بودند .

قاضيان آلوده ، روحانى نمايان فاسد ، وعاظ السلاطين ، دبيران و معلمان شكم‏پرست با اخذ پول كلان از بانيان فساد و تباهى ، دو اسبه به هدم بنيان اسلام تاختند .

پول آرى ! پول ، اخذ و عطا آرى ! اخذ و عطا چه بلاها كه بر سر پاكان و مظلومان و نيكان و اولياى حق و انبيا و امامان و كتب آسمانى و حديث نياورد .

اگر پول دست پاكان بود و يا گيرندگان مال از پاكان بودند اسلام و ملّت اسلام به اين همه تفرقه و جدايى و مصيبت دچار نمى‏شد .

دولت‏هاى به ظاهر اسلامى امروز كه ننگ تاريخ هستند با دادن و گرفتن پول ، آن هم از جيب مردم و حق مردم و نفت و معادن مردم و بيت المال مردم چه مى‏كنند ، چه روابط نامشروعى كه با استعمار و سازمان‏هاى جاسوسى ندارند ، چه سرها كه از تن جدا نمى‏كنند ، چه پاكانى را كه از صحنه حيات نمى‏رانند ، چه سفره‏هايى كه از فساد و شهوت پهن نمى‏كنند ، چه جنايت‏ها كه به بار نمى‏آورند و چه خيانت‏ها كه مرتكب نمى‏شوند ؟ ! !

عمّال اينان كه با اخذ ثمن نجس به دين‏فروشى و غيرت‏فروشى و از دست دادن شرف انسانى مشغولند چه ظلم‏ها كه نمى‏كنند و چه جاسوسى‏ها كه بر عليه ملت‏هاى مظلوم نمى‏نمايند ؟ !

درباره اين چنين پول كه كثيف‏ترين پول و نجس‏ترين مال است در « مقامات حميدى » آمده :

  • اى طلعت تو نحس‏تر از صورت زحل احباب را ز مهر تو با يك ديگر نفاق هر مرد را تويى به هوا سايق قضا دلبند بى‏ثباتى و دلدار شوم پى مسجود احمقان شده چون نار و چون صليب در چشم اهل دانش و در دست اهل عقل بى‏وزن هم چو بادى و چون خاك بى‏محل[241]

  • وى خوى تو نفايه[240] ولى نيك تو بدل زهاد را زعشق تو با يك ديگر جدل مر خلق را تويى به هوس رهبر اجل محبوب بى‏وفايى و مرغوب مبتذل معبود ابلهان شده چون لات و چون هبل بى‏وزن هم چو بادى و چون خاك بى‏محل[241] بى‏وزن هم چو بادى و چون خاك بى‏محل[241]

/ 215