عرفان اسلامی

حسین انصاریان

جلد 13 -صفحه : 380/ 125
نمايش فراداده

ابراهيم بازگشت و فراق فرزند ـ كه تنها چراغ زندگى او بود ـ قلبش را سخت مى‏فشرد ، اما ايمان به خداوند او را از آن منطقه با كمال اطمينان دور مى‏ساخت و در حالى كه مركب به جلو مى‏راند ، دست به سوى حق برداشت و فرمود :

رَبَّنَا إِنِّى أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتى بِوَادٍ غَيْرِ ذِى زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الُْمحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلاَةَ :

پروردگارا ! من برخى از فرزندانم را در درّه‏اى بى‏كشت و زرع نزد خانه محترمت سكونت دادم ؛ پروردگارا ! براى اين‏كه نماز را بر پا دارند .

و نيز حضرت ابراهيم به حضرت حق عرضه داشت :

رَبِّ اجْعَلْنِى مُقِيمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّيَّتِى رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ .

پروردگارا ! مرا بر پادارنده نماز قرار ده ، و نيز از فرزندانم [ برپادارندگان نماز قرار ده ] .

و پروردگارا ! دعايم را بپذير[218] .

209 ـ حضرت اسماعيل عليه‏السلام و نماز

قرآن مجيد در سوره مريم مى‏فرمايد :

وَاذْكُرْ فِى الْكِتَابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولاً نَّبِيّاً * وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاَةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيّاً :

و در اين كتاب ، [ سرگذشتِ ] اسماعيل را ياد كن ، كه او وفا كننده به وعده و فرستاده‏اى پيامبر بود .

* و همواره خانواده‏اش را به نماز و زكات فرمان مى‏داد ، و نزد پروردگارش پسنديده بود[219] .

210 ـ حضرت اسحاق و يعقوب عليهماالسلام و نماز

قرآن كريم در سوره انبيا مى‏فرمايد :

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلاًّ جَعَلْنَا صَالِحِينَ * وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاَةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ :

و اسحاق و يعقوب را به عنوان عطايى افزون ، به او بخشيديم و همه را افرادى شايسته قرارداديم .

* و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [ مردم را ]هدايت مى‏كردند ، و انجام دادن كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات را به آنان وحى كرديم ، و آنان فقط پرستش كنندگان ما بودند[220] .

تذكر اين نكته لازم است كه حضرت يعقوب بنابر آيات قرآن ، فرزندانش را به هنگام مرگ سفارش به آيين اسلام ـ كه آيين ابراهيم بود ـ نمود و در جملات گذشته ديديد كه آيين ابراهيم همراه با نماز بود ، بنابراين آيين يوسف و تمام پيامبران از نسل او داراى نماز بود و هيچ كدام از انبيا و امت انبيا از اجراى اين حكم با عظمت الهى استثنا نشده بودند .

نماز ، حقيقت جامعى است كه دين الهى بدون آن ناقص و بندگى بندگان ، منهاى اين اصل عالى ناتمام است .