در كتاب الهى ، سوره طه مىخوانيم :
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِىَ يَامُوسَى * إِنِّى أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً * وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى * إِنَّنِى أَنَا اللّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِى وَأَقِمِ الصَّلاَةَ لِذِكْرِى .
پس چون به آن آتش رسيد ، ندا داده شد : اى موسى ! * به يقين اين منم پروردگار تو ، پس كفش خود را از پايت بيفكن ؛ زيرا تو در وادى مقدس طوى هستى . * و من تو را [ به پيامبرى ] برگزيدم ، پس به آنچه وحى مىشود ، گوش فرا دار . * همانا ! من خدايم كه جز من معبودى نيست ، پس مرا بپرست و نماز را براى ياد من برپا دار .
امام باقر عليهالسلام مىفرمايد :
خداوند به موسى فرمود : مىدانى چرا از ميان بندگانم تو را براى شنيدن كلامم به نحو مستقيم انتخاب كردم ؟ عرضه داشت : نه . خطاب رسيد : به خاطر اينكه در عبادت و بندگى همانندت را نيافتم كه نسبت به من در نفس خود به اين اندازه با تواضع باشد . اى موسى ! تو بندهاى هستى كه در پيشگاه من به وقت نماز صورت بر خاك مىگذاشتى .
به قول فروغى :
زمانى كه عبد را در قبرش بگذارند و كسانش او را رها كرده و برگردند ، ميت صداى كفش آنان را در بازگشتشان مىشنود ؛ در اين وقت دو ملك حق براى رسيدگى به حساب او سر مىرسند ، اگر او بنده مؤمن خدا باشد ، مكانش را در بهشت به او نشان مىدهند و اگر بندهاى باشد كه نسبت به نعمتهاى الهى ناسپاسى كرده و راه كفر پيش گرفته با پتكى از آهن جهنم بين دو گوشش مىزنند كه هر چه جز جن و انس است ، صداى وحشتآور و دهشتزاى آن را مىشنوند!![223]
امام باقر عليهالسلام مىفرمايد : پيامبر عزيز اسلام صلىاللهعليهوآله در مسجد نشسته بودند كه مردى وارد شد و به نماز ايستاد ، ولى ركوع و سجودش را آن چنان به سرعت خواند كه در حقيقت ركوع و سجود نبود . پيامبر فرمود : همانند كلاغى كه نوك بزند نماز را بجاى آورد ، اگر با اين نماز از دنيا برود بر غير دين من از دنيا رفته ![224]