همانا كه بخل و حسد، ننگ و عار
و ترسيدن و بيم و خوف و هراس
ندارى، دها را، ز برهان خويش
تهيدست و بيچاره در شهر خويش
فروماندگى، آفت است و بلا
شكيبائى و صبر و طاقت، شرف
و تقوا و زهد و خرد، فخر و مال
ورع، جوشن است و بدلها، سپر
به پرواز و سير جهان، بال و پر