حكمت 006 - ترجمه منظوم نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه منظوم نهج البلاغه - نسخه متنی

حمید قاضی خاکیاسری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكمت 006




  • هر آنكس كه خودبين و خودخواه خويش
    هر آئينه او، دشمنان زياد
    اثر بخشى بذل و انفاق مال
    عملكرده ى مردمان جهان
    بروز جزا پيش چشمانشان
    عيان است و سركوب و غرمانشان



  • بكبر است و بر ديگران زخم و ريش
    بجا و مكان دارد و در بلاد
    دواى نجات است و اكسير حال
    بدنيا و در آشكار و نهان
    عيان است و سركوب و غرمانشان
    عيان است و سركوب و غرمانشان



حكمت 007




  • بحيرت، بر اين آدمى، بنگريد
    كه با پيهى و چربى ديدگان
    و با پاره اى، لحم نرم و زبان
    و با استخوانى، نيوشد، كلام
    ز چاك و شكافى، نفس مى كشد
    هوا را، ببند و قفس مى كشد



  • شگفتى و عبرت، بدل، پروريد
    نظر مى كند بر زمين و زمان
    سخن گويد و مى نمايد بيان
    صدا را نمايد شكار و بدام
    هوا را، ببند و قفس مى كشد
    هوا را، ببند و قفس مى كشد



حكمت 008




  • هر آنگه كه دنيا پى ملتى
    نكوئى ديگر كسان را، بدهر
    بايشان، دهد، نسبت و عاريه
    بوقتى، بر آنان، كند اخم و پشت
    نكوهايشان را، از آنان، بچنگ
    ستاند، بجايش، دهد عار و ننگ



  • رو آورد و بخشيدشان دولتى
    كند خرمن و بار و در بر و بحر
    ببدخواهشان، وعده ى هاويه
    زند بر سر و رويشان چنگ و مشت
    ستاند، بجايش، دهد عار و ننگ
    ستاند، بجايش، دهد عار و ننگ



حكمت 009




  • بدانگونه با مردمان امتزاج
    كه گر در همانحال و در وقت تنگ
    براى شما با دل و جان خويش
    كشند و بكردارتان نام پاك
    و گر زنده مانديد و در زندگى
    هوا خواه آميزش با شما
    شوند و نمايندتان رهنما



  • نمائيد و افكارشان را علاج
    بمرديد و زد مرگتان، پالهنگ
    بگريند و سر در گريبان خويش
    نهند و نشان خوش و تابناك
    بفخر و مباهات و ارزندگى
    شوند و نمايندتان رهنما
    شوند و نمايندتان رهنما



/ 135