حكمت 117
چه دور است و آماج اندوه و غم
ميان دو كردار و پايان كار
عملكرد و كارى كه حظش چو برق
زيانش بماند براى ابد
و كارى كه رنجش، رود از ميان
گهر اجر و مزدش بماند عيان
بلا بارو سيلاب درد و الم
سرانجام نيكى و شر و ضرار
رود از سراپرده ى غرب و شرق
بكوبد بفرق تبهكار و دد
گهر اجر و مزدش بماند عيان
گهر اجر و مزدش بماند عيان
حكمت 118
بدنبال نعشى، جناب امام
همى رفت و بشنيد، كه مردى ز عام
همى رفت و بشنيد، كه مردى ز عام
همى رفت و بشنيد، كه مردى ز عام