حكمت 078 - ترجمه منظوم نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه منظوم نهج البلاغه - نسخه متنی

حمید قاضی خاکیاسری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • و گرچه كه از مردمان دو رو
    براه و روش باشد و خلق و خو



  • براه و روش باشد و خلق و خو
    براه و روش باشد و خلق و خو



حكمت 078





  • بهاى هر آن آدمى، در جهان
    كه آن را بجانش، پسنديد و نيك
    بدل داند و شد به حسنش، شريك



  • بچيزى بود در عيان و نهان
    بدل داند و شد به حسنش، شريك
    بدل داند و شد به حسنش، شريك



حكمت 079





  • شما را به پند گرانبار پنج
    كه در كسب محصول آنها، اگر
    بزير بغلهاى اين اشتران
    بسر چشمه هايش شتابان شويد
    سزاوار و شايان و شايسته است
    ببايد، كسى از شما مردمان
    نباشد هوادار و اميدوار
    نترسد مگر از گناهان خويش
    و گر مطلبى را، نداند، از او
    نبايد كند، شرم و گويد كه من
    و گر مطلبى را نمى داند او
    نبايد كند كوتهى و حيا
    از اينكه بياموزدش در روال
    و بر خيلتان باد و بر جانتان
    بصبر و شكيبائى در جهان
    ازيرا كه آرام و صبر و شكيب
    همانند سر، از تن و پيكر است
    كه خيرى نباشد در آن پيكرى
    در ايمان پاكى كه در آن شكيب
    نباشد دوا و شفا و طبيب



  • سفارش نمايم بدور سپنج
    برنج و غم و درد و خون جگر
    زنيد و بتازيد و سخت و گران
    خزيد و جهيد و دويد و رويد
    روالى خوش آيند و بايسته است
    در ادوار تاريخ و گشت زمان
    مگر آنكه بر ذات پروردگار
    رود سوى درياى توبه به پيش
    بپرسند و باشد بجهلش فرو
    نمى دانمش، در ديار و زمن
    نگشته بفهميدنش روبرو
    بر اين و آن، مكر و ريو و ريا
    شود واجد فهم و درك و كمال
    به پندار و كردار و ايمانتان
    روال پسنديده ى آگهان
    از ايمان و محبوب و يار و حبيب
    كه بى سر، بدن، مرده و مضطر است
    كه باشد بدون سر و سرورى
    نباشد دوا و شفا و طبيب
    نباشد دوا و شفا و طبيب



حكمت 080





  • گزافى كه گوئى از آن كمترم
    وليكن ز انديشه ات برترم



  • وليكن ز انديشه ات برترم
    وليكن ز انديشه ات برترم



حكمت 081





  • بجا مانده ى تيغ حق در ديار
    وز اولاد و اخلاف و اهل و عيال
    فراتر بود در جهات كمال



  • فزونست و پاينده تر از شمار
    فراتر بود در جهات كمال
    فراتر بود در جهات كمال



/ 135