حكمت 132
پى آنكه روزيتان در وجود
از آنچه كه در راه پروردگار
بخواهيد و پويا و جوينده اش
كسيكه دلش، عارى از مرض
كه مى گيرد آنچه براه خدا
سخى و جوانمرد و بخشنده است
گل تابناك و درخشنده است
ز گلخانه ى رحمت آيد فرود
دهند و دمد پرتو افتخار
شويد و هوا خواه و پوينده اش
شريف است و دارد يقين بر عوض
دهد نان و مال و لباس و ردا
گل تابناك و درخشنده است
گل تابناك و درخشنده است
حكمت 133
همانا كمك، قدر قوت و نياز
رسد در جهان و سراى مجاز
رسد در جهان و سراى مجاز
رسد در جهان و سراى مجاز
حكمت 134
نشد خوار و درمانده و تنگدست
كسيكه ميانه روى، پيشه اش
نمود و دهد حاصل انديشه اش
پريشان و بيچاره و ورشكست
نمود و دهد حاصل انديشه اش
نمود و دهد حاصل انديشه اش
حكمت 135
كمى عيال و كس و جيره خوار
تودد، بود، نيمه اى از خرد
غم و غصه و درد و اندوه و رنج
بود نصف پيرى و عمر و شكنج
يكى از دو دست است و بنيان كار
گريزانگر دشمن و ديو و دد
بود نصف پيرى و عمر و شكنج
بود نصف پيرى و عمر و شكنج