حكمت 235
بوقتيكه پاسخ، پى يك سئوال
درستى شود مخفى و در حجاب
كشد بر جمال حقيقت، نقاب
كند ازدحام و نباشد مجال
كشد بر جمال حقيقت، نقاب
كشد بر جمال حقيقت، نقاب
حكمت 236
هر آينه از بهر يزدان پاك
بهر نعمتى، حق شكر و درود
هر آنكس كه آنرا بجا آورد
خدايش، از آن نعمت افزون دهد
هر آنكس ز انجام آن حق، بدل
خدا، نعمتش را بكام خطر
بياندازد و مى نمايد هدر
جهان گستر ماه و خورشيد و خاك
سپاس است و حمد و قيام و سجود
ببندد بكار و بجان پرورد
بفرق سرش، تاج حشمت نهد
كند كوتهى و رها و بهل
بياندازد و مى نمايد هدر
بياندازد و مى نمايد هدر
حكمت 237
زمانى كه قدرت فراوان شود
تمنا و شهوت پرافشان شود
تمنا و شهوت پرافشان شود
تمنا و شهوت پرافشان شود
حكمت 238
زرم كردن روزى و جاه و مال
كه بر هر گريزنده اى، بازگشت
نباشد براى جلوس و نشست
بترسيد و از طيف موج و بال
نباشد براى جلوس و نشست
نباشد براى جلوس و نشست