حكمت 193
بوقتى زبير رياست طلب
بمولا على از پى كسب جاه
كه ما، با تو پيمان و بيعت كنيم
بشرطى در اين امر و آماج كار
بفرمودشان: نه، وليكن شما
شريك و وفادار و همدم شويد
و در ناتوانى و سختى، كمك
بگرديد و بر بيوفايان محك
بهمراهى طلحه ى پر شغب
بگفتند و اخذ مقام و كلاه
بزير لواى تو رجعت كنيم
شريكت شويم و امير ديار
در همراهى و ياورى بما
بزخم دل و ديده مرهم شويد
بگرديد و بر بيوفايان محك
بگرديد و بر بيوفايان محك
حكمت 194
هلا مردم گيتى و روزگار
كه گر هر چه گوئيد و نشر سخن
نيوشنده مى باشد و بشنود
و گر آنكه پنهان كنيدش عيان
و بر مرگ و مير و فنا در روال
كه گر از هيولاى بيداد مرگ
شما را، بيابد، بدون درنگ
و گر هم باستيد و در روزگار
شما را كند جلب و خوار و فگار
بترسيد از ذات پروردگار
نمائيد و آويز گوش زمن
براى جزا، چيند و بدرود
همى داند از سود و شر و زيان
بسبقت درآئيد و عقل و كمال
گريزيد، از ريزش شاخ و برگ
بگيرد به بند، كمند و بچنگ
شما را كند جلب و خوار و فگار
شما را كند جلب و خوار و فگار